معنی اثر دیگری ازآناتول فرانس
حل جدول
زنبق سرخ
اثر آناتول فرانس
بالتازار
تاییس، زنبق سرخ
نائیس
اثر اناتول فرانس
تاییس، زنبق سرخ، بالتازار
دیگری
غیر
لغت نامه دهخدا
فرانس. [فْرا / ف ِ] (اِخ) رجوع به فرانسه شود.
فرانس. [ف ُ ن ِ] (ع ص) شیر سطبرگردن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
دیگری
دیگری. [گ َ] (ص نسبی) غیر. مقابل خود. آنکه جز تو یا او و یا من است. کسی یا چیزی جزاین. جز ما. جز او. جز شما. جز ایشان. غیر ایشان. (یادداشت مرحوم دهخدا). کس دیگر. (ناظم الاطباء). شخص دیگر یا چیزی جز آنچه من و شما میدانیم:
بتو بیش از تو گر زری دادند
دانکه از بهر دیگری دادند.
اوحدی.
خدا را داد من بستان از او ای شحنه ٔ مجلس
که می با دیگری خورده ست و با من سرگران دارد.
حافظ.
گر دیگری بشیوه ٔ حافظ زدی رقم
مقبول طبع شاه هنرپرور آمدی.
حافظ.
گر پنج نوبتت بدر قصر میزنند
نوبت به دیگری بگذاری و بگذری.
حافظ.
دیگری. [گ َ] (اِ) خراج و مالیات اشجار و مانند آن. (ناظم الاطباء).
واژه پیشنهادی
بالتازار
فرهنگ عمید
کس دیگر، شخص دیگر،
فرهنگ فارسی هوشیار
جز ما، جز این، جز ایشان، غیر ایشان
فارسی به ایتالیایی
altro
فارسی به آلمانی
Andere, Anderer, Ein anderer, Ander, Andere, Anderen, Sonstig, Zusätlich
معادل ابجد
1832