معنی اثر موزیکال لویى اوبر

حل جدول

لغت نامه دهخدا

اوبر

اوبر. [اَ ب َ] (ع ص) پشمناک از شتر و خرگوش. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بسیارپشم. (مهذب الاسماء) (تاج المصادر بیهقی).
- بنات اوبر، نوعی از سماروغ ریزه ٔ پشم خاکسترگون. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).

اوبر. [اُب ِ] (اِخ) دانیل فرانسوا. (1782-1871 م.) مؤسس مدرسه ٔ فرانسه موسیقی و نویسنده ٔ تألیفاتی است در موسیقی و غیره از جمله: 1- خواب عشق. 2- دمینوی سیاه. 3- هیده. 4- فراد یاولو. 5- اسب برنجی. 6- زن سفیر. 7- الماسهای تاج. 8- سهم ابلیس. 9- صفیر. 10- اولین روز یک خوشبختی. (لاروس).


ابن اوبر

ابن اوبر. [اِ ن ُ اَ ب َ] (ع اِ مرکب) کماه. قارچ، یا قسمی از آن. ج، بنات اوبر.


موزیکال

موزیکال. (فرانسوی، ص) منسوب به موزیک. مربوط به موسیقی. (یادداشت مؤلف). رجوع به موسیقی و موزیک شود.


بنات اوبر

بنات اوبر. [ب َ ت ُ اَ ب َ] (ع اِ مرکب) نوعی از قارچ. (از المرصع). کماءه. (یادداشت مرحوم دهخدا). نوعی از سماروغ ریزه ٔ پشم دار خاکسترگون. (منتهی الارب). قارچ. || بلا و سختی. (منتهی الارب).

فرهنگ معین

موزیکال

[فر.] (اِ.) همراه با نغمه و موسیقی.

فارسی به عربی

موزیکال

مسرحیه موسیقیه

فرهنگ عمید

موزیکال

مربوط به ‌موسیقی،
با موسیقی،

فرهنگ فارسی هوشیار

موزیکال

مربوط به موسیقی

فارسی به آلمانی

موزیکال

Musikalisch

معادل ابجد

اثر موزیکال لویى اوبر

1070

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری