معنی اثر موسیقایى پىیر بولز

حل جدول

اثر موسیقایى پىیر بولز

خورشید آب ها


اثر موسیقایى پیر بولز

خورشید آب ها


اثر موسیقایى پى یر بولز

خورشید آب ها


اثر پىیر شونو

تمدن اروپاى کلاسیک


اثر موسیقایى آندره کامپرا

کارناوال ونیز


اثر موسیقایى موریس راول

کودک و افسون ها


اثر موسیقایى میخاییل گلینکا

اپراى زندگى براى تزار


اثر موسیقایى روبر کامبر

دردها و لذات عشق


اثر موسیقایى والتر پیستون

فلوت نوازان شگفت انگیز


خورشید آب ها

اثر موسیقایى پىیر بولز


اثر موسیقایى گابریل پى یرنه

گردش پریان

فارسی به عربی

اثر

اثر، اثر علیه، اخدود، اشاره، انطباع، بقیه، تاثیر، ختم، خلیع، علامه، کفاءه، مسار، نتیجه، نمو

لغت نامه دهخدا

اثر

اثر. [اَ ث َ] (ع مص) بر اثر ماندن. در عقب ماندن. || نقل کردن حدیث. روایت کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). || برگزیدن.

اثر. [اَ] (ع اِ) جوهر شمشیر. ج، اُثور. (منتهی الارب). پرند شمشیر.

عربی به فارسی

اثر

عواقب بعدی , پس ایند , جای پا , مهر زدن , نشاندن , گذاردن , زدن , منقوش کردن , اثر , اثار مقدس , عتیقه , یادگار , باستانی , نشان , رد پا , مقدار ناچیز , ترسیم , رسم , ترسیم کردن , ضبطکردن , کشیدن , اثر گذاشتن , دنبال کردن , پی کردن , پی بردن به , بدنبال کشیدن , بدنبال حرکت کردن , طفیلی بودن , دنباله دار بودن , دنباله داشتن , اثر پا باقی گذاردن , پیشقدم , پیشرو , دنباله

معادل ابجد

اثر موسیقایى پىیر بولز

1185

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری