معنی اثر یوهان کاسپار لاواتر

حل جدول

اثر یوهان کاسپار لاواتر

ترانه هاى سوییسى


اثر یوهان استریندبرگ

در کنار دریاى پهناور


اثر یوهان اشتراوس

دانوب آبى


اثر یوهان فیلیپ کریگر

روح نواز


یوهان دیزنهاوفر

برنده نوبل شیمی در سال 1988 میلادی

سخن بزرگان

لاواتر

کسی که سلاحهای خود را رها کرده و ناله کنان می گوید نمی توانم، از من ساخته نیست و بدشانسم، ترحم انگیزترین مخلوق دنیاست.

آن کس که نتواند در حلقه شادی و نشاط دیگران به صورت یکی از افراد در آید، یا مغرور است یا ریاکار و یا در قید تشریفات.

کسی که از مشاهده کارهای نیک دیگران لذت نمی برد، از انجام کارهای نیک حقیقی ناتوان است.

هر انسانی برای خود لحظه های شیطانی دارد.


یوهان هرور

یافتن یک روح زیبای انسانی، یک پیروزی است.


یوهان اسمیت

آن گونه که برخی می گویند، دوستان همیشه همنواز نیستند، بلکه تکنوازی هم دارند.

پایه ی دوستی این است که هرچه دادید، فراموش کنید و هرچه گرفتید، به یاد بسپارید.

هریک از ما باید گورستانی بزرگ داشته باشیم تا همه ی کارهای نادرست دوستانمان را در آن به خاک بسپاریم.


یوهان برامس

به آسمان و خدای آسمان بیندیشید تا بتوانید با زمینی ها زندگی کنید.

لغت نامه دهخدا

یوهان

یوهان. [ی ُ] (اِخ) گوتفرید وتسشتاین (1256 هَ. ق. / 1840 م. - 1323 هَ. ق. / 1905 م.). خاورشناس آلمانی که از طرف کشورش در دمشق کنسول بود و در آنجا عربی را فراگرفت و مخطوطات گرانبها و نفیس گرد آورد و به برلن بازگشت و دو کتاب «مقدمهالادب » و «معجم العربیه و الفارسیه» زمخشری را منتشر ساخت و خاطرات و شرح سفر خود را به حوران و بادیهالشام به آلمانی نوشت. (از اعلام زرکلی).

یوهان. [ی ُ] (اِخ) لودویک برکهارت. خاورشناس و جهانگرد سویسی. به سال 1199 هَ. ق. / 1784 م. در لوزان متولد شد و به سال 1806 م. به انگلستان رفت و در لندن و کمبریج تدریس کرد. آنگاه به حلب رفت و عربی را فراگرفت و قرائت قرآن کرد و در اسلام تفقه نمود و تدمر ودمشق و مصر و نوبه و شمال سودان را دیدن کرد و سپس به سوی حجاز برگشت و در حالی که مسلمان شده بود و یا تظاهر به اسلام می کرد نام خود را به ابراهیم بن عبداﷲ برگرداند. مناسک حج را به جای آورد و سه ماه در مکه اقامت کرد و به سال 1817 م. در قاهره درگذشت. وی همه ٔ مخطوطات خود را به دانشگاه کمبریج وقف کرد. نوشته های او را که همگی درباره ٔ خاطرات و یادداشتهای سفر می باشد جمعیت افریقائیان در انگلیس نشر کردند. یوهان که انگلیسیان او را «جون لویس » گویند به عربی «امثال عربیه» با ترجمه ٔ انگلیسی دارد. (از اعلام زرکلی).

یوهان. [ی ُ] (اِخ) یاکب (یعقوب) رایسکه. خاورشناس و پزشک آلمانی. به سال 1128 هَ. ق. / 1716 م. در زربیج از توابع ساکس متولد شد و در هاله ٔ آلمان عربی آموخت و در لیدن تحصیلات خود را تکمیل کرد و به استادی پزشکی و زبان عربی در لیدن تعیین شد و به سال 1188 هَ. ق. / 1774 م. در لایپزیک درگذشت. وی «تاریخ ابی الفداء» را با ترجمه ٔ لاتینی آن در 5جلد به دستیاری آدلر و نیز «نزهه الناظرین فی تاریخ من ولی مصر من الخلفاء والسلاطین » تألیف مرعی بن یوسف را منتشر ساخت. و مقامات حریری و معلقه ٔ طَرَفه و رسالهالجدیه ابن زیدون باشرح صفدی را به زبان لاتینی و برگزیده ای از اشعار متنبی را به زبان آلمانی برگرداند. (از اعلام زرکلی).

یوهان. [ی ُ] (اِخ) گوتفرید لودویک کوزگارتن. خاورشناس نامی آلمانی (1207-1279 هَ. ق. / 1793-1862 م.). وی در آلتن کیرشن متولد شد و در پاریس عربی را از مستشرق معروف «دوساسی » فرا گرفت و سپس زبانهای ترکی و فارسی و عبری و ارمنی را آموخت و در سال 1814 م. به کشور خود بازگشت و گوته مستشرق و وزیر و شاعر معروف آلمانی او را به استادی تدریس زبانهای شرقی در دانشگاه ینا گمارد. وی هفت سال بدین کار اشتغال داشت. در این بین اشعار گوته را از آلمانی به زبان عربی ترجمه کرد. آنگاه به استادی تدریس زبانهای شرقی در گریفسوالد رسید و تا مرگ در این سمت باقی بود. او به آلمانی شعر می گفت و دو جلد از تاریخ طبری و یک جلد از اغانی را با ترجمه ٔ لاتینی آن منتشر ساخت و همچنین بخشی از اشعار هذلیین و نیز «کتاب موسیقی » فارابی را انتشار داد. (از اعلام زرکلی).


اثر

اثر. [اَ ث َ] (ع مص) بر اثر ماندن. در عقب ماندن. || نقل کردن حدیث. روایت کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). || برگزیدن.

فارسی به عربی

اثر

اثر، اثر علیه، اخدود، اشاره، انطباع، بقیه، تاثیر، ختم، خلیع، علامه، کفاءه، مسار، نتیجه، نمو

معادل ابجد

اثر یوهان کاسپار لاواتر

1695

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری