معنی اجرای موسیقی میان جمع

حل جدول

اجرای موسیقی میان جمع

رسیتال


اجرای موسیقی

کنسرت


اجرای زنده موسیقی میان تماشاچیان

ریستال

رسیتال


نوعی اجرای موسیقی

کلاسیک، باروک، رمانتیک، مینی مال، رپ، راک، جاز، پاپ، ریتم و بلوز، آراندبی، سوینگ، رگتایم، پانک، متال، اصیل ایرانی، الکترونیک، رقص الکترونیک، الکترونیکا، نغمه ای، رگه، داب، هیپی ها، بوسانوا، اکسپریمنتال، سنتی، محلی


اجرای تکی یک ساز در میان جمع

رسیتال


برترین در میان جمع

سرامد


اجرای موسیقی با یک ساز

رسیتال

عربی به فارسی

جمع

جمع , صیغه جمع , صورت جمع , جمعی

افزوده شدن , منتج گردیدن , تعلق گرفتن , انباشتن , جمع شده , جمع شونده , اندوختن , رویهم انباشتن , فراهم اوردن , گرداوردن , سوار کردن , جفت کردن , جمع شدن , گردامدن , انجمن کردن , ملا قات کردن

فرهنگ فارسی آزاد

جمع

جَمْع، (جَمَعَ، یَجْمَعُ) گرد آوردن- جمع کردن- اضافه نمودن،

فارسی به عربی

جمع

جمع، حکایه، طفل، مجموع

فرهنگ عمید

جمع

[جمع: جموع] جماعت، گروه، گروه مردم،
(ریاضی) یکی از چهار عمل اصلی حساب که چند عدد را روی هم می‌نویسند و آن‌ها را به هم می‌افزایند،
(اسم مصدر) قرار دادن دو یا چند چیز در کنار یکدیگر،
(اسم مصدر) گرد آوردن، فراهم آوردن،
(صفت) آسوده: حواسِ جمع،
(صفت) در کنار یکدیگر،
(صفت) (ادبی) در دستور زبان، ویژگی کلمه‌ای که بر بیش از دو شخص یا دو چیز دلالت کند و علامت آن در فارسی «ان» و «ها» است، مانندِ مردان، اسبان، دست‌ها، شمشیرها،
(ادبی) در بدیع، آرایه‌ای که در آن شاعر دو چیز یا بیشتر را در یک صفت یا یک حالت جمع کند، مانندِ این شعر: همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت / وآنچه در خواب نشد چشم من و پروین است (سعدی: ۳۵۱)،
* جمع کردن (آوردن): (مصدر متعدی) جمع‌آوری‌ کردن، فراهم آوردن، گرد کردن،
* جمع ‌بستن: (مصدر متعدی)
(ادبی) در دستور زبان، کلمۀ مفرد را به‌صورت جمع درآوردن،
(ریاضی) چند عدد را روی هم نوشتن و آن‌ها را به هم افزودن،
* جمع سالم: در دستور زبان عربی، جمعی که در آن کلمۀ مفرد تغییر نکند و فقط علامت جمع به آن افزوده شود، مانند مسلمون،
* جمع مکسر (غیرسالم): جمعی که با تغییر شکل کلمه حاصل می‌شود نه با افزودن علامت‌های جمع مانند رجال (جمع رجل) و رُسُل (جمع رسول)،
* جمع و تفریق: (ادبی) در بدیع، آن است که شاعر دو یا چند چیز را مشمول حکم واحد قرار دهد آنگاه با ذکر صفات متمایز میان آن‌ها جدایی قائل شود، مانند این شعر: منم امروز و تو انگشت‌نمای زن و مرد / من به شیرین‌سخنی، تو به ‌نکویی مشهور (سعدی۲: ۴۵۴)،

فرهنگ فارسی هوشیار

میان

وسط هر چیز مانند میان مجلس و شهر و یا میان باغ و امثال آن

معادل ابجد

اجرای موسیقی میان جمع

655

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری