معنی اختر، کوکب، نجم، تارا

حل جدول

اختر، کوکب، نجم، تارا

ستاره


اختر ، کوکب ، نجم ، تارا

ستاره


ستاره ، کوکب ، اختر

نجم


نجم

ستاره، کوکب، اختر

ستاره، از سوره های سجده دار، اختر، کوکب


ستاره و کوکب

نجم، تارا، اختر


کوکب

تارا، ستاره


ستاره و اختر

نجم ، کوکب، تارا

مترادف و متضاد زبان فارسی

کوکب

اختر، ستاره، سها، نجم، دالیا


نجم

اختر، ستاره، سها، کوکب، نجمه


اختر

ستاره، سها، کوکب، نجم، اقبال، بخت، شانس، طالع

لغت نامه دهخدا

تارا

تارا. (اِ) ستاره. (انجمن آرا) (آنندراج) (فرهنگ جهانگیری) (برهان). به عربی کوکب خوانند. (انجمن آرا) (آنندراج) (برهان):
طلوع موکب سعدش خلایق را کند روشن
فروغ طلعت عدلش بسوزد نحس تارا را.
عیشی شوشتری (آنندراج).

فرهنگ فارسی هوشیار

نجم

ستاره، کوکب، اختر

فرهنگ معین

اختر

(اَ تَ) [په.] (اِ.) ستاره، کوکب، نجم.

فرهنگ عمید

تارا

ستاره، کوکب،

معادل ابجد

اختر، کوکب، نجم، تارا

1944

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری