معنی اختراعی از آنتون لیون هوک
حل جدول
میکروسکوپ ساده تک عدسی
اختراع آنتون لیون هوک
میکروسکوپ ساده تک عدسی
هوک
ضربه بوکس، دانشمند انگلیسی
لغت نامه دهخدا
لیون. [یُن ْ] (اِخ) سیاستمدار و سفیر فرانسه و وزیر کشور و وزیر خارجه. تدبیر صلح پیرنه او کرد. مولد گرنوبل (1611-1671 م.).
لیون. [یُن ْ] (اِخ) شهری به اندلس. (الحلل السندسیه ج 2 ص 51).
لیون. [یُن ْ] (اِخ) شهری بزرگ به فرانسه در ملتقای دو رودخانه ٔ رُن و سن با حدود 550هزار تن سکنه.
هوک
هوک. [هََ وَ] (ع اِمص) گولی. (منتهی الارب) (آنندراج). || (مص) گول گردیدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج).
هوک. (اِخ) رابرت. فیزیک دان و منجم معروف انگلیس (1635-1703 م.). در رشته ٔ فیزیک کشفیات و تحقیقاتی به عمل آورده و کاشف قانونی است که به نام قانون هوک معروف است.
هوک. [هََ] (ع ص) احمق و گول با اندکی زیرکی. یهکوک. (آنندراج) (اقرب الموارد) (منتهی الارب).
هوک. [هَِ وَک ک] (ع ص) گول با اندکی زیرکی. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). یهکوک. (منتهی الارب).
اختراعی
اختراعی. [اِ ت ِ] (ص نسبی) من درآوردی. من عندی. پیش خودی.
فارسی به عربی
مخترع
ترکی به فارسی
حقه باز
معادل ابجد
1924