معنی اختراعی از باکلند بلژیکی

حل جدول

اختراعی از باکلند بلژیکی

پلاستیک مصنوعی


باکلند

مخترع پلاستیک مصنوعی


مخترع بلژیکی پلاستیک مصنوعی

باکلند


نقاش بلژیکی

راجر وندرویدن


کالبد‌شناس بلژیکی

آندرئاس وسالیوس


پلاستیک مصنوعی

اختراعی از باکلند بلژیکی


اختراعی از فولتون

کشتی بخار

لغت نامه دهخدا

بلژیکی

بلژیکی. [ب ِ] (ص نسبی) منسوب به بلژیک. از بلژیک. و رجوع به بلژیک شود.


اختراعی

اختراعی. [اِ ت ِ] (ص نسبی) من درآوردی. من عندی. پیش خودی.

فرهنگ فارسی هوشیار

اختراعی

من درآوردی، پیش خودی

فارسی به عربی

واژه پیشنهادی

سخن بزرگان

مثل بلژیکی

آگاه کردن بهتر از آگاه شدن است.

معادل ابجد

اختراعی از باکلند بلژیکی

2469

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری