معنی اختراعی از ساموئل مورس

حل جدول

اختراعی از ساموئل مورس

بی سیم مغناطیسی، تلگراف


اختراعی از مورس

تلگراف


مورس

مخترع تلگراف


اختراعی از ساموئل کلت

رولور


اختراع مورس

تلگراف

لغت نامه دهخدا

مورس

مورس. [رِ] (ع ص) نعت فاعلی از ایراس. (منتهی الارب). || وارس. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب، ماده ٔ ورس). و رجوع به ایراس و وارس شود. || درخت برگ آورنده. || جای اسپرکناک. (آنندراج) (از منتهی الارب).

مورس. [م ُ وَرْ رَ] (ع ص) نعت مفعولی از توریس. مورسه.به ورس رنگ کرده. (یادداشت مؤلف). رنگ شده به گیاه ورس. (ناظم الاطباء). به ورس رنگ کرده. (از منتهی الارب، ماده ٔ ورس). جامه ٔ رنگ کرده به ورس. (آنندراج).


اختراعی

اختراعی. [اِ ت ِ] (ص نسبی) من درآوردی. من عندی. پیش خودی.


ساموئل

ساموئل. [ءِ] (اِخ) قاضی اسرائیلی. وی در جستجوی رئیسی برای هدایت اسرائیلیان و بعقب راندن فلسطینی ها بود.


ساموئل ریچاردسو...

ساموئل ریچاردسون. [ءِ س ُ] (اِخ) (1689- 1761 م.) از داستان سرایان معروف انگلستان است که در حقیقت نقاش قلب انسانی بود و آثار وی بسیار تأثرانگیز است. معروفترین آثار این نویسنده داستانهای کلاریس هارلو و سرچارلز گرندیزن است. ژان ژاک روسو درباره ٔ کتاب نخستین گفته است که تاکنون در هیچ زمانی کتابی مانند کلاریس یا شبیه آن نوشته نشده است.

واژه پیشنهادی

خالق کد مورس

ساموئل مورس

فرهنگ فارسی هوشیار

اختراعی

من درآوردی، پیش خودی

فارسی به عربی

اختراعی

مخترع

سخن بزرگان

ساموئل باتلر

هرگاه به کسی می گویی که او را وارث بنیادی دارایی های خود کرده ای، تنها محبت دیگری که می توانی به او ابراز کنی، این است که بی درنگ بمیری!


ساموئل کالریج

دوستی، درختی برای پناه گرفتن است.

معادل ابجد

اختراعی از ساموئل مورس

1733

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری