معنی اختیاری

لغت نامه دهخدا

اختیاری

اختیاری. [اِ] (ص نسبی) ارادی.

فرهنگ معین

اختیاری

(~.) [ع - فا.] (ص نسب.) ارادی، کاری که با اختیار و اراده انجام شود.

حل جدول

اختیاری

ارادی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اختیاری

کامیک

فارسی به انگلیسی

اختیاری‌

Arbitrary, Discretionary, Elective, Optional, Volitional, Voluntary

فارسی به عربی

اختیاری

اختیاری، طوعی

عربی به فارسی

اختیاری

احتیاطی , بصیرتی , اختیاری , انتخابی

فرهنگ فارسی هوشیار

اختیاری

گزینایی هامکیک کامیک (صفت) ارادی کاری که با اختیار و اراده و آزادی عمل توا ء م باشد مقابل اجباری اضطراری.

فارسی به ایتالیایی

اختیاری

facoltativo

volontario

فارسی به آلمانی

اختیاری

Optional [adjective], Willku.rlich [adjective]

معادل ابجد

اختیاری

1222

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری