معنی ادیمی

لغت نامه دهخدا

ادیمی

ادیمی. [اَ می ی] (ع ص نسبی) چرم گر. ادیم گر.

ادیمی. [اَ] (ص نسبی) منسوبست به ادیم که بطنی است از خولان. (سمعانی).

ادیمی. [اَ] (اِخ) رجوع به مبارک محمد شود. (معجم المطبوعات).

حل جدول

ادیمی

شهری در استان سیستان و بلوچستان

فرهنگ فارسی هوشیار

ادیمی

چرمی چرمینه (صفت) منسوب به ادیم، ادیم گر.

معادل ابجد

ادیمی

65

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری