معنی ارتجاعی
لغت نامه دهخدا
ارتجاعی. [اِ ت ِ] (ص نسبی) منسوب به ارتجاع. || بازگشته. || آنکه ببازگشت به اصول پیشین معتقد است. مرتجع.
فرهنگ معین
منسوب به ا رتجاع، حالت ارتجاعی، آن که به بازگشت به اصول پیشین معتقد است، آن که با جهش و پیشرفت مخالف باشد. [خوانش: (~.) [ع - فا.] (ص نسب.)]
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
واپسگرایانه
مترادف و متضاد زبان فارسی
کهنهگرا، متحجر، محافظهکار، نوستیز، واپسگرا،
(متضاد) متجدد، نوگرا
فارسی به انگلیسی
Fossil, Resilient, Neanderthal, Reactionary
فارسی به عربی
الرجعی
فرهنگ فارسی هوشیار
واپس گرا کهنه پرست (صفت) منسوب به ارتجاع: حالت ارتجاعی، آنکه به بازگشت به اصول پیشین معتقداست آن که با جهش و پیشرفت مخالف باشد فکر و قانون و اصلی که در جهت حفظ وضع کهنه و پیشین و پایمال کردن نظام و اصول نو و مترقی جریان داشته باشد.
معادل ابجد
685