معنی اردوگاه

لغت نامه دهخدا

اردوگاه

اردوگاه. [اُ] (اِ مرکب) محل اردو. مُعسکر.

فرهنگ معین

اردوگاه

(~.) [تر - فا.] (اِمر.) محل اردو.

فرهنگ عمید

اردوگاه

محل تشکیل اردو،
محل نگه‌داری آوارگان و اسرای جنگی،

حل جدول

اردوگاه

اشکرگاه، منزلگاه، مقر

کمپ

مترادف و متضاد زبان فارسی

اردوگاه

اردو، لشکرگاه، اتراقگاه، منزلگاه

فارسی به انگلیسی

اردوگاه‌

Camp, Encampment

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

اردوگاه

معسکر

فرهنگ فارسی هوشیار

فارسی به ایتالیایی

اردوگاه

accampamento

فارسی به آلمانی

اردوگاه

Lager (n), Zelten

معادل ابجد

اردوگاه

237

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری