معنی ارزو

لغت نامه دهخدا

ارزو

ارزو. [اَ رِزْ زُ] (اِخ) ولایتی در ایطالیا (تسکان)، مساحت آن 1276 میل مربع، دارای 60000 تن سکنه. || نام کرسی ولایت مزبور که موقع آن در وادی حاصلخیزیست بمسافت 36 میلی جنوب فلورانس شرقی. آنرا ارتسو نیزگفته اند. رجوع بضمیمه ٔ معجم البلدان (ارتسو) شود.

حل جدول

ارزو

امید، چشم داشت، آرمان

فارسی به عربی

ارزو

امنیه، تطلع، رغبه، س، شهیه، طموح، مثالی

گویش مازندرانی

ارزو

از مراتع نشتای عباس آباد

فارسی به آلمانی

ارزو

Appetit, Möchte, Testament (n), Werde, Werden, Wille (f), Willen, Wunsch (m), Wünschen

معادل ابجد

ارزو

214

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری