معنی ارزیر

تعبیر خواب

ارزیر

اگر بیند که ارزیر همی گداخت، دلیل بود که در زبان مردم افتد به بدی - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی

دیدن ارزیر در خواب سه وجه بود. اول: منفعت، دوم: خدمتکار، سوم: متاع خانه - امام جعفر صادق علیه السلام

اگر بیند که ارزیر بسیار به دست داشت، دلیل که بر قدر آن، وی را چیزی از متاع دنیا حاصل گردد. اگر بیند کاسه و طبق و مانند این داشت و دانست که ملک اوست، دلیل که قدر آن، وی را خدمتکار و چاکر بود - محمد بن سیرین

حل جدول

ارزیر

یخ ریزه


قلع و رصاص

ارزیر


قلع ورصاص

ارزیز، ارزیر

واژه پیشنهادی

قلع

ارزیر

فرهنگ عمید

رصاص

قلع، قلعی، ارزیر،
سرب

فرهنگ فارسی هوشیار

قصد یر

ارزیر از توپال ها


هفت جسد

هفت لاشه گواژ هفت توپال: زریا تلا سیم یا نکره آهن مس ارزیر (قلعی) سرب سیماب (اسم) هفت فلز: الف - باعتباری (زر سیم آهن مس ارزیر سرب وسیماب) . ب - وباعتبار دیگر آهن جست (ونرح توتیا) سرب زرسیم قلع (قلعی) مس.

لغت نامه دهخدا

قسطیر

قسطیر. [ق ِ] (معرب، اِ) ارزیر. رصاص. (برهان) (ناظم الاطباء). و رجوع به فهرست مخزن الادویه شود.


مرصوصة

مرصوصه. [م َ ص َ](ع ص) مؤنث مرصوص، نعت مفعولی از مصدر رص ّ. رجوع به رص و مرصوص شود. || چاه به ارزیر برآورده.(منتهی الارب)(از اقرب الموارد).


انجر

انجر. [اَ ج َ] (ع اِ) مأخوذ از لنگر فارسی است و آن چند چوب است که بهم بندند و میان آنها رابا ارزیر گداخته و جز آن پرکنند چندانکه مانند سنگ گران گردد و بتک نشیند. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج). ج، اناجر. (از اقرب الموارد).


قوقی

قوقی. (اِ) گویند حیوانی است دریایی که جُند یعنی آش بچّه ها خصیه ٔ اوست و او را بیدستر گویند. گوشت آن حیوان صرع را نافع است. (آنندراج) (برهان). قسمی از بیدستر که سگ آبی باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به تحفه ٔ حکیم مؤمن شود. || درخت صنوبر کبیر است که آن را ارزیر نامند. || بخور خوشبو. (فهرست مخزن الادویه).

فرهنگ معین

کفشیر

لحام، لحیم، آن چه که بدان شکستگی ظروف مسین و برنجین را لحیم کنند مانند: ارزیر، قلعی و بوره، مجازاً: ظرف مسین یا برنجین شکسته که مکرر لحیم کرده باشند. [خوانش: (کَ) (اِ.)]

معادل ابجد

ارزیر

418

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری