معنی ارزیر
تعبیر خواب
اگر بیند که ارزیر همی گداخت، دلیل بود که در زبان مردم افتد به بدی - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
دیدن ارزیر در خواب سه وجه بود. اول: منفعت، دوم: خدمتکار، سوم: متاع خانه - امام جعفر صادق علیه السلام
اگر بیند که ارزیر بسیار به دست داشت، دلیل که بر قدر آن، وی را چیزی از متاع دنیا حاصل گردد. اگر بیند کاسه و طبق و مانند این داشت و دانست که ملک اوست، دلیل که قدر آن، وی را خدمتکار و چاکر بود - محمد بن سیرین
حل جدول
واژه پیشنهادی
ارزیر
فرهنگ عمید
قلع، قلعی، ارزیر،
سرب
فرهنگ فارسی هوشیار
لغت نامه دهخدا
قسطیر. [ق ِ] (معرب، اِ) ارزیر. رصاص. (برهان) (ناظم الاطباء). و رجوع به فهرست مخزن الادویه شود.
مرصوصة
مرصوصه. [م َ ص َ](ع ص) مؤنث مرصوص، نعت مفعولی از مصدر رص ّ. رجوع به رص و مرصوص شود. || چاه به ارزیر برآورده.(منتهی الارب)(از اقرب الموارد).
انجر
انجر. [اَ ج َ] (ع اِ) مأخوذ از لنگر فارسی است و آن چند چوب است که بهم بندند و میان آنها رابا ارزیر گداخته و جز آن پرکنند چندانکه مانند سنگ گران گردد و بتک نشیند. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج). ج، اناجر. (از اقرب الموارد).
قوقی
قوقی. (اِ) گویند حیوانی است دریایی که جُند یعنی آش بچّه ها خصیه ٔ اوست و او را بیدستر گویند. گوشت آن حیوان صرع را نافع است. (آنندراج) (برهان). قسمی از بیدستر که سگ آبی باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به تحفه ٔ حکیم مؤمن شود. || درخت صنوبر کبیر است که آن را ارزیر نامند. || بخور خوشبو. (فهرست مخزن الادویه).
فرهنگ معین
لحام، لحیم، آن چه که بدان شکستگی ظروف مسین و برنجین را لحیم کنند مانند: ارزیر، قلعی و بوره، مجازاً: ظرف مسین یا برنجین شکسته که مکرر لحیم کرده باشند. [خوانش: (کَ) (اِ.)]
معادل ابجد
418