معنی ارنج
لغت نامه دهخدا
ارنج. [اَ رَ] (اِ) آرنج. (جهانگیری). بندگاه ساعد و بازو. مرفق. (برهان).
ارنج. [] (اِ) قسمی ماهی دریای خزر و آنرا ماش نیز نامند.
حل جدول
طرز قرار گرفتن بازیکنان یک تیم در پستهای گوناگون در زمین بازی
طرز قرار گرفتن بازیکنان یک تیم در پست های گوناگون در زمین بازی
فارسی به عربی
مرفق
گویش مازندرانی
ماهی خزری از راسته ی کپور ماهیان
فارسی به آلمانی
Biegung (f), Ellbogen (m)
واژه پیشنهادی
وارن
معادل ابجد
254