معنی از‌ امپراطوری های‌ کشور هندوستان‌

لغت نامه دهخدا

امپراطوری

امپراطوری. [اِ پ ِ] (حامص) رجوع به امپراتوری شود.

فارسی به انگلیسی

واژه پیشنهادی

فرهنگ فارسی هوشیار

امپراطوری

شاهنشاهی ‎ شاهنشاهی کردن، سلطنت و حکومتی که در را ء س آن امپراطور قرار دارد، مجموعه ممالک و نواحیی که تحت سلطنت امپراطور است شاهنشاهی، مجموعه ممالکی که تحت نظر دولتی مقتدر اداره شود.

فارسی به ایتالیایی

فارسی به عربی

امپراطوری بریتانیا

التاج البریطانی

معادل ابجد

از‌ امپراطوری های‌ کشور هندوستان‌

1595

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری