معنی از اقوام خاورمیانه
حل جدول
مواب
از اقوام خاورمیانه
مواب
از اقوام کهن خاورمیانه
آسوریان
از اقوام باستانی خاورمیانه
مواب
از اقوام باستاتی خاورمیانه
مواب
خاورمیانه
شرق اوسط
لغت نامه دهخدا
اقوام. [اَق ْ] (ع اِ) ج ِ قَوْم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). بمعنی خویشاوندان و فرقه ها و گروهها و طایفه ها. (ناظم الاطباء):
چشم از آنروز که برکردم و رویت دیدم
بهمین دیده سر دیدن اقوامم نیست.
سعدی.
و رجوع به قوم شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
مترادف و متضاد زبان فارسی
ارحام، اقربا، بستگان، خویشان، وابستگان،
(متضاد) اغیار، بیگانگان
فرهنگ عمید
قوم
فرهنگ واژههای فارسی سره
تیره ها
واژه پیشنهادی
لبنان
معادل ابجد
1069