معنی از ایزدان سومر و بابل

حل جدول

از ایزدان سومر و بابل

آنو


از ایزدان بابِل و سومر

ایستر


سومر

تمدن کهن میان رودان

تمدن باستانی میان رودان


ایزدان

ربوب

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

سومر

سومر. [م ِ] (اِخ) شومر. کشوری باستانی در قسمت سفلای بین النهرین، مجاور خلیج فارس و درجنوب کشور راکد. شهرهای سومر عبارت بود از «اور»، «اوروک »، یا «ارخ »، «نیب پور»، «لارسا». در سفر پیدایش این ناحیه را سرزمین «شنعار» نامیده اند. سومریان از 5000 ق.م. در سومر سکونت داشتند و آنان یکی از تمدنهای بسیار قدیم را در بین النهرین ایجاد کردند. حکومت آن در حدود 3000 ق.م. تشکیل گردید و در هزاره ٔ دوم (2115 ق.م.) منقرض شد و قلمرو آنان ضمیمه ٔ آشور و بابل گردید. دین سومریان پرستش ارباب انواع بود. رئیس شهر را پاتسی مینامیدند، و او امور دینی، کشوری و لشکری را اداره میکرد. پادشاهان سومر و اکد غالباً با یکدیگر در جنگ بودند و گاه غالب و گاه مغلوب میشدند وربقه ٔ اطاعت رقیب را بر گردن مینهادند. و ملوک سومرپیشوای دین هم بودند و خود را قائم مقام و کاهن اعظم خداوند شهر خویش میخواندند و بیشتر دارائی خود را صرف ساختن معابد وی میکردند و تا میتوانستند عبادتگاه را بزرگ و زیبا میساختند. (از فرهنگ فارسی معین).


بابل

بابل. [ب ِ] (اِخ) رجوع به بابل قُله سی شود.

بابل. [] (اِخ) جد شیخ زاهد گیلانی است... و شیخ زاهد ولد شیخ روشن امیربن بابل بن شیخ پندار الکردی السبحانی بود و تاج الدین ابراهیم نام داشت. (حبیب السیر چ قدیم طهران ج 3 جزوه ٔ 4 ص 325).

بابل. [ب ِ] (اِخ) رودیست بطول 78 کیلومتر، از سوادکوه سرچشمه میگیرد و از مغرب بارفروش میگذرد و در مشهدسر وارد دریا میشود، عرض آن در مصب 79 متر و عمقش 5 متر است. معروفترین پل آن، پل بارفروش است که دارای ده طاق میباشد، آب بابل بسیار و دارای ماهی آزاد فراوان است. (جغرافیای طبیعی کیهان ص 70). رودی که از فیروزکوه سرچشمه گرفته و بنام کاری سر نامیده شده و سپس در بابلسر به رود بابل موسوم گشته و پس از پیمودن مسیری نزدیک 120 کیلومتر بدریا میریزد.

بابل. [ب ُ] (اِ) مؤلف کتاب جنگل شناسی آرد: نام درختی است. این درخت که در نوشهر بنام بابل و در بندرعباس بنام درمان عقرب معروف میباشد چون بسیار خوب در برابر خشکی مقاومت میکند برای جنگل کاری صفحات گرم و خشک شایستگی دارد. (جنگل شناسی کریم ساعی چ دانشگاه 1327 هَ. ش. صص 289- 290). درختی زینتی است که از بلاد دیگر به ایران آورده و در بندرعباس غرس کرده اند. رجوع به سیسبان شود. (گااوبا). در هند کرت آکاسیا آرابیکا ویلد. (درختان جنگلی ایران ثابتی ص 165). و در هند و بوشهر بنام بابل مشهور است. (همان کتاب ص 165).

بابل. [ب ِ] (اِخ) نام کوهی است که در غار آن به امر پروردگار هاروت و ماروت را سرنگون آویختند:... القصه چون این افعال سیئه (مستی و آدم کشی) از هاروت و ماروت صدور یافت... چون از خواب مستی بیدار گشتند بهلاکت خود متیقن شده آغاز گریه و زاری نمودند... جبرئیل امین نزد ایشان رفته... گفت باری سبحانه وتعالی شمارا مخیر گردانید میان عذاب دنیا و عقاب عقبی، ایشان تعذیب دنیوی را اختیار کرده هر دو را در غار کوه بابل سرنگون آویختند. (حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 28).

بابل. [ب ِ / ب ُ] (اِخ) نام مردی ابله که گویند روزی آهویی بده درم خریده بود، ازو پرسیدند که بچندش خریده ای، ده انگشت را وا کرده آهو را گذاشت، آهو برجست رو بصحرا آورد.

گویش مازندرانی

بابل

باول، رودی در کناره غربی بابل کنونی، نام شهرستان بابل...

فرهنگ عمید

معادل ابجد

از ایزدان سومر و بابل

428

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری