معنی از بازیگران فیلم مستانه
فرهنگ فارسی هوشیار
چیزی که حرکات و سکنات آن بطورمستان باشد چون لغزش مستانه و رفتار مستانه و گریه مستانه
لغت نامه دهخدا
مستانه. [م َ ن َ / ن ِ](ص نسبی، ق مرکب) چیزی که حرکات و سکنات آن بطور مستان باشد چون لغزش مستانه و رفتار مستانه و گریه ٔ مستانه و جلوه ٔ مستانه.(آنندراج). منسوب به مست. به صفت مست. چون مستان در حال مستی. با حالت مستی. به مستی:
نگردد به گفتار مستانه غره
کسی کو دل و جان هشیار دارد.
ناصرخسرو.
چون بر در خیمه ای رسیدی
مستانه سرود برکشیدی.
نظامی.
مستانه مبین در این علم گاه
کافتادنی است چون تو در چاه.
نظامی.
بجز آن نرگس مستانه که چشمش مرساد
زیر این طارم فیروزه کسی خوش ننشست.
حافظ.
علم و فضلی که به چل سال دلم جمع آورد
ترسم آن نرگس مستانه به یغما ببرد.
حافظ.
مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشق
راه مستانه زد و چاره ٔ مخموری کرد.
حافظ.
شود رطل گران نظارگی را نقش پای تو
ز بس مستانه چون موج شراب افتاده رفتارست.
صائب(از آنندراج).
گر چمن مشرق آن جلوه ٔ مستانه شود
غنچه در خواب پری بیند و دیوانه شود.
جلال اسیر(از آنندراج).
صج است فیض گریه ٔ مستانه میرود
خون هوا ز کیسه ٔ پیمانه میرود.
جلال اسیر(از آنندراج).
یک ناله ٔ مستانه ز جائی نشنیدیم
ویران شود آن شهر که میخانه ندارد.
(از یادداشت مرحوم دهخدا).
و رجوع به مست شود.
فرهنگ معین
(مَ نِ) (ص. ق.) مانند مستان، همچون م ست.
فرهنگ عمید
با خوشحالی، مانند مستان،
مستکننده،
(قید) [مجاز] با حالت مستی،
حل جدول
آتیلا پسیانی
آتیلا پسیانی، باران کوثری، سحر دولت شاهی، فرهاد اصلانی، میلاد کی مرام
سحر دولت شاهی
فرهاد اصلانی
میلاد کی مرام
باران کوثری
آتیلا پسیانی، باران کوثری، سحر دولتشاهی، فرهاد اصلانی، میلاد کی مرام
مستانه
فیلمی از محمد حسین فرح بخش
واژه پیشنهادی
نام های ایرانی
دخترانه، خوشحال، مانند مست، مستی آور، سرخوش و شاد
معادل ابجد
1015