معنی از تمدن‌های کهن میان رودان

لغت نامه دهخدا

میان رودان

میان رودان. (اِخ) جزیره ای که از اروندرود و شعبه ٔ کارون به نام بهمنشیر تشکیل می شود و شهر آبادان (عبادان) در آن واقع است. رجوع به معجم البلدان شود.

میان رودان. (اِخ) دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد، واقع در 36هزارگزی جنوب خاوری دورود با 106 تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


رودان

رودان. (اِخ) شهری است در نزدیکی بست. (از معجم البلدان).

رودان. (اِخ) دیهی است از دیههای خوارزم. (از معجم البلدان).

رودان. (اِخ) شهرکی است [از حدود خراسان] بانعمت، و از وی نمک خیزد. (حدود العالم).

رودان. (اِخ) نام محلی در کنار راه قزوین و همدان در 329هزارگزی تهران. (یادداشت مؤلف).

رودان. (اِخ) یا رودان و احمدی، ناحیه ای است در جنوب کرمان از دهستانهای بندرعباس. ابن البلخی آرد: رکن شرقی پارس متاخم اعمال کرمان است بر جنوب سیرجان، و سرحد آن رودان است و این رودان از اعمال پارس بوداما بعهد سلطان شهید الب ارسلان قدس اﷲ روحه چون میان پارس و کرمان حد مینهادند این رودان با کرمان گذاشت در روزگار قاورد. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 121). و در فارسنامه ٔ ناصری آمده: رودان و احمدی از گرمسیرات فارس است در اصل دو بلوک بود و سالهاست در تحت کلانتری و ضابطی یک نفر برقرار گشته، میانه ٔ جنوب و مشرق شیراز افتاده است. محدود است از جانب مشرق به بلوک بشاگرد و از شمال به نواحی جیرفت کرمان و از جانب مغرب به نواحی سبعه و از سمت جنوب به نواحی بندرعباس. هوای تابستانش گرم است و نخل و نارنج و نارنگی را بسیار نیک پروراند. محصولش گندم و جو و کمی برنج است و نیل را از گیاه وسمه بعمل آورند و از نیل هندی کم بهاتر است. آبش از رودخانه تأمین میشود و بیشتر این نواحی کوهستان است و دو جلگاه مختصری دارد. انواع شکارها در این دو بلوک [رودان و احمدی] خصوصاً دراج فراوان است و قصبه ٔ آن را ده بارز گویند و عموم خانه های این دو بلوک از چوب و شاخه و برگ نخل است، مشتمل بر بیست ویک ده آباد است. (از فارسنامه ناصری ج 2 ص 216).

معادل ابجد

از تمدن‌های کهن میان رودان

955

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری