معنی از توابع آذربایجان غربی
حل جدول
اوربان
از شهرهای آذربایجان غربی
استان آذربایجان غربی یکی از ۳۱ استان ایران است، که در منطقهٔ آذربایجان در شمال غربی این کشور قرار دارد و مرکز آن شهر ارومیه است. این استان با داشتن حدود ۱۰۰۰ کیلومتر راه اصلی و بزرگراه که از شمالیترین نقطه استان (مرز بازرگان) تا جنوبیترین منطقه آن (بوکان) را به هم متصل میکند و از امکان ارتباطات زمینی مناسبی برخوردار است. این استان تنها استان ایران است که با ترکیه هم مرز است. استان آذربایجان غربی در شمالغربی ایران قرار دارد و از شمال به جمهوری آذربایجان و ترکیه، از مغرب به کشورهای ترکیه و عراق، از شرق به استان آذربایجان شرقی و استان زنجان و از جنوب به استان کردستان محدود است.
شهر آذربایجان غربی
تکاب
میاندواب
بوکان
نقده
خوی
سلماس
روستاى آذربایجان غربی
شین آباد
سد آذربایجان غربی
حسنلو
مرکز آذربایجان غربی
ارومیه
از شهرهای استان آذربایجان غربی
استان آذربایجان غربی یکی از ۳۱ استان ایران است، که در منطقهٔ آذربایجان در شمال غربی این کشور قرار دارد و مرکز آن شهر ارومیه است. این استان با داشتن حدود ۱۰۰۰ کیلومتر راه اصلی و بزرگراه که از شمالیترین نقطه استان (مرز بازرگان) تا جنوبیترین منطقه آن (بوکان) را به هم متصل میکند و از امکان ارتباطات زمینی مناسبی برخوردار است. این استان تنها استان ایران است که با ترکیه هم مرز است. استان آذربایجان غربی در شمالغربی ایران قرار دارد و از شمال به جمهوری آذربایجان و ترکیه، از مغرب به کشورهای ترکیه و عراق، از شرق به استان آذربایجان شرقی و استان زنجان و از جنوب به استان کردستان محدود است.
معرفی در استان آذربایجان غربی
استان آذربایجان غربی یکی از ۳۱ استان ایران است، که در منطقهٔ آذربایجان در شمال غربی این کشور قرار دارد و مرکز آن شهر ارومیه است. این استان با داشتن حدود ۱۰۰۰ کیلومتر راه اصلی و بزرگراه که از شمالیترین نقطه استان (مرز بازرگان) تا جنوبیترین منطقه آن (بوکان) را به هم متصل میکند و از امکان ارتباطات زمینی مناسبی برخوردار است. این استان تنها استان ایران است که با ترکیه هم مرز است. استان آذربایجان غربی در شمالغربی ایران قرار دارد و از شمال به جمهوری آذربایجان و ترکیه، از مغرب به کشورهای ترکیه و عراق، از شرق به استان آذربایجان شرقی و استان زنجان و از جنوب به استان کردستان محدود است.
لغت نامه دهخدا
توابع. [ت َ ب ِ] (ع ص، اِ) ج ِ تابع. (از اقرب الموارد) (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). جمع تابع وتبع، مفرد هم آمده است. (آنندراج). ج ِ تابعه. (ناظم الاطباء). || ملحقات و لواحق و متع-لقات وهر چیز که پیروی کند چیز دیگری را و نیز لفظی که پیروی لفظ دیگر نماید مانند «حَسَن بَسَن ». (ناظم الاطباء). || اسمهایی که اِعراب آنها بر سبیل تبعیت غیر باشد چون صفه، بدل، عطف بیان، عطف بحروف.
- توابع خطابت، آنچه توابع خطابت بود که آنرا تحسینات و تزیینات خوانند. رجوع به اساس الاقتباس صص 574-585 شود.
فارسی به عربی
باتجاه الغرب، غربی
معادل ابجد
2667