معنی از خوشنویسان خط ثلث

حل جدول

از خوشنویسان خط ثلث

پیریحیی، بایسنقرمیرزا، ابن مقله، احمد زنجانی

پیر یحیی، بایسنقر میرزا، ابن مقله، احمد زنجانی


ثلث

قسمی از خط، یک سوم چیزی

یک سوم

لغت نامه دهخدا

ثلث

ثلث. [ث ُ] (ع اِ) سه. || سه یک. سوم بخش. || لفظ معدول است از ثلاثه. دو دانگ. (زمخشری و ملخص اللغات حسن خطیب). ج، اُثلاث. || قسمی از خطوط یا قلم های اسلامی. قط قلم ثلث به پهنای هشت موی یال برذون است. نام خطی است از خطوط هفتگانه که عبارت است از: مناشیر، محقق، نسخ، ریحان، رقاع، ثلث، تعلیق، و متأخران یک خط دیگر از این استخراج کرده اند که نامش نستعلیق باشد و اصلش نسخ تعلیق. و ثلث را از آن ثلث گویند که در آن سوم حصه ٔ اصول قلم باشد. (غیاث اللغه).

ثلث. [ث ُ] (اِخ) موضعی است در دیار مراد. (مراصد الاطلاع).

ثلث. [ث َ] (ع مص) سه یک ستاندن. || سی گردانیدن. || سه گردانیدن چیزی را. || گرفتن ثلث مال. || سوم قوم شدن. || ثلث ناقه؛ بستن سه پستان او را. || ثلث جمل، سه تاه تافتن رسن اشتر را. || ثلث أرض، سه بار شیار کردن زمین را.

ثلث. [ث ُ / ث ُ ل ُ] (ع اِ) ثلیث. سه یک. ج، اُثلاث.

ثلث. [ث ُ] (ع اِ) اصطرلاب ثلث. رجوع به اصطرلاب شود. || (مص) سوم شدن. بسه کردن. سه یک کردن. سیم شدن. (تاج المصادر بیهقی). || سه یکی مال کسی بستدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی).

ثلث. [ث ِ] (ع اِ) به هر سه روز یک بار نوبت آب درخت را: سقی نخله الثلث. || ولد سوم ناقه.

عربی به فارسی

ثلث

سوم , سومی , ثالث , یک سوم , ثلث , به سه بخش تقسیم کردن

فارسی به عربی

ثلث

ثلث

فرهنگ فارسی آزاد

ثلث

ثُلْث، نوعی خط با حروف درشت و خاص (در تحریر) که به آن خط کوفی نیز میگویند،

فرهنگ معین

ثلث

یک سوم، دو دانگ، نام یکی از خطوط اسلامی، یک سوم ترکه موصی در زمان فوت. [خوانش: (ثُ) [ع.] (اِ.)]

مترادف و متضاد زبان فارسی

ثلث

ترم، سه‌یک، یک‌سوم

معادل ابجد

از خوشنویسان خط ثلث

2730

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری