معنی از داروهای بیماران کلیوی

واژه پیشنهادی

از داروهای بیماران

قرص

حب

آمپول

شیاف

شربت

کپسول

لغت نامه دهخدا

کلیوی

کلیوی. [ک ُل ْ ی َ وی / وی ی] (ع ص نسبی) منسوب به کلیه. (فرهنگ فارسی معین) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کلیه شود.
- غده های (غدد) فوق کلیوی. رجوع به غدد فوق کلیوی شود.

فرهنگ عمید

کلیوی

مربوط به کلیه: بیماری‌های کلیوی،

فرهنگ فارسی هوشیار

کلیوی

کلوه ای: گرده ای (صفت) منسوب به کلیه یا غده های (غدد) فوق کلیوی.

معادل ابجد

از داروهای بیماران کلیوی

615

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری