معنی از زبانهای باستانی خاورمیانه
حل جدول
آرامی
از زبانهای کهن خاورمیانه
آرامی
ازاقوام باستانی خاورمیانه
مواب
اقوام باستانی خاورمیانه
مواب
قوم باستانی خاورمیانه
مواب
از اقوام باستانی خاورمیانه
مواب
خاورمیانه
شرق اوسط
از زبانهای باستانی میان رودان
آرامی
کشور خاورمیانه
بحرین
باستانی
دیرینه، قدیمی، عطیقه، تاریخی
فارسی به عربی
الشرق الأوسط
فرهنگ فارسی هوشیار
لغت نامه دهخدا
باستانی. (ص نسبی) قدیم. کهن. عتیق. دیرینه. قدیمی:
بکوه اندرون مانده ای دیر گاهی
بسنگ اندرون بوده ای باستانی.
فرخی.
بدان خانه ٔ باستانی شدم
به هنجار چون آزمایشگری.
منوچهری.
بر آن وزن این شعر گفتم که گفته ست
ابوالشیص اعرابی باستانی.
منوچهری.
دلجویی کن که نیکوان را
دلجویی رسم باستانی است.
خاقانی.
|| معمر. سالخورده.
واژه پیشنهادی
لبنان
معادل ابجد
1521