معنی از سرویس‌های شبکه اجتماعی

فارسی به عربی

اجتماعی

اجتماعی، جماعی، جمهوری، غش، مدنی


شبکه

شبکه، مشبک

فرهنگ عمید

اجتماعی

مربوط به اجتماع،
[عامیانه] خوش‌برخورد و آداب‌دان: آدم اجتماعی،
(سیاسی) = سوسیالیست

عربی به فارسی

اجتماعی

انسی , دسته جمعی , وابسته بجامعه , اجتماعی , گروه دوست , معاشرتی , جمعیت دوست , تفریحی

لغت نامه دهخدا

شبکه

شبکه. [ش َ ب َ ک َ / ک ِ] (ع اِ) شبکه. این اصطلاح برای خطوط متعدد و کثیر و متقاطع تلفن و راه آهن و تلگراف و لوله های آب که در ناحیتی محدود یا وسیع نصب شده باشد (برحسب مورد) به کار رود.

فرهنگ فارسی هوشیار

اجتماعی

‎ گروهی مردمی چپیرگی، خوگر دمساز (صفت) منسوب به اجتماع مقابل فردی. کاری که به اجتماع و به همگان بستگی داشته باشد آنچه مربوط بگروهی باشد که با هم زندگی میکنند مانند مو ء سسات فرهنگی بهداشتی اقتصادی سیاسی تعاونی و مانند آنها، کسی که با آداب و رسوم همگانی آشنا و دمساز است، طرفدار اجتماع سوسیالیست. یا کارهای اجتماعی. کارهایی که بسود اجتماع مردم صورت میگیرد.

فرهنگ معین

شبکه

هر چیز سوراخ سوراخ، تور ماهی گیری، در فارسی چند مؤسسه یا دستگاه وابسته به هم را گویند که در یک رشته کار کنند، بانکی مجموعه سازمانی به هم پیوسته با هدف اجرای عملیات بانکی، کامپیوتری تعدادی کامپ [خوانش: (شَ بَ کَ یا کِ) [ع. شبکه] (اِ.)]


اجتماعی

همگانی، عمومی، کسی که آداب معاشرت را می داند. [خوانش: (~.) [ع - فا.] (ص نسب.) منسوب به اجتماع، ]

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اجتماعی

همبودی، همبودین

مترادف و متضاد زبان فارسی

اجتماعی

مدنی، جمعی، همگانی، معاشرتی،
(متضاد) انفرادی

فارسی به ایتالیایی

اجتماعی

sociale

socievole

معادل ابجد

از سرویس‌های شبکه اجتماعی

1212

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری