معنی از سلسله های حاکم بر هندوستان
حل جدول
سلسله گوپتا
گورکانیان، سلسله گوپتا
سلسله حاکم در هندوستان
گوپتا
دومین سلسله حاکم در هندوستان
گوپتا
دومین سلسله حاکم در هندوستان
گوپتا
سلسله گوپتا
از سلسله های حاکم بر هندوستان
دومین سلسله هندوستان
گوپتا
از سلسلههای حاکم بر هندوستان
سلسله گوپتا
گورکانیان، سلسله گوپتا
از سلسله های حاکم بر هندوستان
گورکانیان ، سلسله گوپتا
از سلسله های حاکم بر هندوستان
لغت نامه دهخدا
حاکم. [ک ِ] (اِخ) جعفر زیادی. رجوع به جعفر زیادی حاکم... و حاکم امیرک شود.
حاکم. [ک ِ] (اِخ) ابوعلی فاطمی. رجوع به حاکم بأمر اﷲ فاطمی شود.
حاکم. [ک ِ] (اِخ) ابوعبداﷲ. سمعانی از او بسیار نقل کند. رجوع به حاکم نیشابوری و تتمه ٔ صوان الحکمه ص 34 شود.
فارسی به عربی
حاکم، رییس البلدیه
عربی به فارسی
فرماندار , حاکم , حکمران , فرمانده , فرمانروا , رءیس , سر , خط کش
معادل ابجد
1056