معنی از شعرای مشروطهخواه
حل جدول
عارف قزوینی
از شعرای طنزپرداز
سوزنی
از شعرای آزادیخواه
عارف قزوینی
از شعرای دوره سلجوقی
باباطاهر
از شعرای دوره قاجار
قاانی
مترادف و متضاد زبان فارسی
صفت مشروطهطلب، طرفدار حکومت مشروطه
لغت نامه دهخدا
شعرای غموص. [ش ِ ی ِغ َ] (اِخ) شعرای غمیصاء. شعرای شامی. (از مهذب الاسماء) (از یادداشت مؤلف). رجوع به شعرای شامی شود.
شعرای غمیصاء
شعرای غمیصاء. [ش ِ ی ِ غ ُ م َ] (اِخ) شعرای شامی. (از جهان دانش) (مفاتیح). رجوع به شعرای شامی شود.
شعرای شامیه
شعرای شامیه. [ش ِ ی ِ می ی َ] (اِخ) شعرای شامی. (یادداشت مؤلف). رجوع به شعرای شامی و شِعْری ̍ شود.
شعرای یمانیه
شعرای یمانیه. [ش ِ ی ِ ی َ نی ی َ] (اِخ) شعرای یمانی. (یادداشت مؤلف).
شعرای عبور
شعرای عبور. [ش ِ ی ِ ع َ] (اِخ) نام دیگر شعرای یمانی است. (از جهان دانش). شعرای یمانیه. کلب اصغر. کلب مقدم. (یادداشت مؤلف).
شعرای یمانی
شعرای یمانی. [ش ِی ِ ی َ] (اِخ) کوکبی است روشن از قدر اول در صورت فلکی کلب اکبر، و آنرا شعرای عَبور نیز نامند. (از جهان دانش). آن بزرگ روشن که بر دهان کلب الجبار است او را شعرای یمانی خوانند... و نیز عَبور خوانند ای گذرنده. (التفهیم). نام درخشان ترین ثوابت آسمان ماست که در هر ثانیه از 18 تا 22 میل از منظومه ٔ شمسی دور میشود و در زمان بطلمیوس رنگ آن چون مریخ سرخ بوده و اینک سپیدی است که به کبودی زند و آنرا شعرای عَبور نیز خوانند. شعری العبور. تشتر. شعری الیمانیه. نهر. (از یادداشت مؤلف). ستاره ای است روشن که به طرف جنوب تابد و چون یمن به طرف جنوب غرب واقع است لذا به یمن نسبت کرده اند و بعضی نوشته اند که غروب او بر طرف یمن باشد و بعضی نوشته اند که شعرای یمانی سهیل را گویند و این خطاست. (از آنندراج) (از غیاث اللغات). و رجوع به شِعْری ̍ شود.
شعرای شامی
شعرای شامی. [ش ِ ی ِ] (اِخ) (اصطلاح فلک) نام ستاره ای از قدر اول بر شکم کلب اصغر که آنرا شعرای غمیصا نیز نامند. غمیصاء. رمیصاء. غموص. (یادداشت مؤلف). نام دیگر آن غمیصاست و آن کوکبی است روشن از قدر اول در صورت کلب اصغر. (از جهان دانش). ستاره ٔ کم نوری است که در طرف شمال طلوع میکند و چون ملک شام به جانب شمال عرب واقع است لهذا به شام نسبت کردند. (از غیاث اللغات) (از آنندراج). و رجوع به شِعْری ̍ شود.
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1761