معنی از شهرهای‌ کهگیلویه‌ و بویراحمد

لغت نامه دهخدا

بویراحمد سرحدی

بویراحمد سرحدی. [بُوی ِ اَ م َ دِ س َ ح َ] (اِخ) یکی از دهستان های بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان و هم چنین نام طایفه ٔ ساکن آن دهستان است. این دهستان در خاور بخش واقع شده، از شمال بشهرستان اصفهان، از خاور به شهرستان شیراز، از جنوب به دهستان پشت کوه باشت بابوئی و چرام، از باختربه دهستان بویراحمد سردسیری و دشمن زیاری محدود است و از 42 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل گردیده است در حدود17000 تن سکنه دارد و قراء مهم آن سی سخت، نوداب و سادات محمودی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


بویراحمد سردسیر

بویراحمد سردسیر. [بُو ی ِ اَ م َ دِ س َ] (اِخ) یکی از دهستانهای کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان است. این دهستان در شمال خاوری بهبهان و در جنوب دهستان دشمن زیاری واقع شده است. موقعیت طبیعی دهستان، کوهستانی، هوای آن سردسیر و مالاریایی است. این دهستان از 45 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل گردیده. در حدود 8000 تن سکنه دارد. و قراء مهم دهستان، سرفاریاب و روشن آباد است. ساکنین از تیره های مختلف بویراحمدی می باشند و ییلاق و قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


بویراحمد گرم سیر

بویراحمد گرم سیر. [بُو ی ِ اَ م َ دِ گ َ] (اِخ) یکی از دهستانهای بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان است. این دهستان در بین بخشهای گچساران و حومه و دهستانهای بویراحمد سردسیر و چرام، واقع گردیده است. این دهستان از 17 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل گردیده. در حدود 7000 تن سکنه دارد. و قراء مهم آن: ویل و یشتر. مرکزدهستان، قریه ٔ آرو است. ساکنین از تیره های مختلف بویراحمدی می باشند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).

معادل ابجد

از شهرهای‌ کهگیلویه‌ و بویراحمد

912

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری