معنی از عناصر چهارگانه

حل جدول

از عناصر چهارگانه

آتش


چهارگانه

اربعه


عناصر اکتیویته

توریم، اورانیوم، اشعه ایکس


ظرفیت عناصر

والانس ـ ولانس

لغت نامه دهخدا

چهارگانه

چهارگانه. [چ َ ن َ / ن ِ] (ص نسبی) اسب راهوار تیزگام باشد. (جهانگیری). قسمی دویدن که آن را چهارتک نیز گویند. اما در این معنی ظاهراً مصحف چهارگامه است. رجوع به چهارگامه شود. || مربع. (یادداشت مؤلف). || (اِ مرکب) چهارعنصر. عناصر چهارگانه:
ز آمیزش این چهارگانه
شد خوش نمک این چهارخانه.
نظامی.

چهارگانه. [چ َ / چ ِ ن َ / ن ِ] (اِخ) یاران و هم پیمانان چهارگانه که بر بنی امیه قیام خواستندی کرد. حسین بن علی (ع) عبداﷲبن عمر. عبدالرحمن بن ابوبکر و عبداﷲبن زبیر. (یادداشت مؤلف): و معاویه از بهر این چهارگانه که بیعت نکرده اند به مدینه آمد. (مجمل التواریخ والقصص).

چهارگانه. [چ َ ن ِ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان اصفاک بخش طبس شهرستان فردوس، در 63هزارگزی جنوب خاوری طبس واقع است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


عناصر

عناصر. [ع َ ص ِ] (ع اِ) ج ِ عُنصر. آخشیجان. رجوع به عنصر شود:
ترتیب عناصر را بشناس که دانی
اندازه ٔ هر چیز مکین را و مکان را.
ناصرخسرو.
- عناصر اربعه، در نزد قدما عبارت بود از آتش و باد و آب و خاک. (از اقرب الموارد). و عقیده داشتند که آنها چهار عنصر اصلی هستند که مدار وجود کائنات و عالم کون و فساد و بالاخره جهان جسمانی بر آنها میباشد. (از فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی). عناصر چهارگانه. چهار عنصر. ارکان اربعه. چهارارکان. چهار آخشیج. مواد اربعه. اجساد اربعه. امهات اربعه. اسطقسات اربعه. چهار گوهر.
- || عناصر اربعه را صوفیان به چهار نفس تشبیه کرده اند، بدین ترتیب که آتش را نفس اماره، باد را نفس لوامه، آب را نفس ملهمه و خاک را نفس مطمئنه نام کرده اند و برای هر یک ده خاصیت ذکر کرده اند. مثلاً مراتب نفس اماره: جهل، خشم، بغض، قهر، کبر، حسد، بخل، کفر و نفاق است و بدین ترتیب سایر آنها را باصفات مذمومه و ممدوحه تطبیق کرده اند. (از فرهنگ مصطلحات عرفا).
- عناصر بسیط یا بسیطه،هر یک از عناصر اربعه است در حال محوضت و خلوص و عدم اختلاط با یکدیگر. (از فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی).
- عناصر ثقیل یا ثقیله، دو عنصر خاک و آب، از عناصر اربعه می باشند. (از فرهنگ لغات واصطلاحات فلسفی).
- عناصر خفیف یا خفیفه، دو عنصر هوا و آتش، از عناصر اربعه می باشند. (از فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی).
- عناصر عقود، وجوب، امکان، و امتناع را عناصر عقود نامند. (از فرهنگ علوم عقلی).

عناصر. [ع ُ ص ِ] (اِخ) نام جایگاهی است که در شعر زیدالخیل آمده. رجوع به معجم البلدان شود.

فرهنگ عمید

عناصر

عنصر
* عناصر اربعه: [قدیمی] عناصر چهارگانه، آب، خاک، باد، آتش، آخشیجان، چهار آخشیج،

واژه پیشنهادی

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

عناصر

جمع عنصر

فرهنگ معین

عناصر

(عَ ص) [ع.] (اِ.) جِ عنصر.،~ اربعه چهار عنصر قدما: آب، باد، خاک و آتش.

معادل ابجد

از عناصر چهارگانه

704

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری