معنی از لقب‌های اشرافی انگلیس

لغت نامه دهخدا

اشرافی

اشرافی. [اَ] (ص نسبی) منسوب به اشراف.
- حکومت اشرافی، حکومت نجباء. حکومت آریستوکراسی.


انگلیس

انگلیس. [اَ گ َ] (اِ) انکلیس. انقلیس. مارماهی. رجوع به انکلیس شود.

انگلیس. [اِ گ ِ] (ص) در تداول (عامه) بجای انگلیسی استعمال شود. (از فرهنگ فارسی معین). || (اِخ) مردم انگلستان. (ناظم الاطباء). شعبه ای از نژاد ژرمن ساکن بریتانیای کبیر. (فرهنگ فارسی معین، اعلام).

فرهنگ فارسی هوشیار

اشرافی

‎ برآمدن آفتاب، دمیدن روشنایی، تابندگی، روشن شدن، روشن کردن روشنگری، گشسب روشن گشت دبستانی در فلسفه که بنیاد گذار آن سهروردی است و آن شناخت از راه بینش است روشنداری (صفت) منسوب به اشراف: جنبه اشرافی یا حکومت اشرافی. حکومت نجبا.


انگلیس

‎ (اسم)، (صفت) بجای (انگلیسی) (منسوب به انگلیس و انگلستان) استعمال شود. جمع: انگلیسها.

فارسی به ایتالیایی

فارسی به عربی

اشرافی

ارستوقراطی


حکومت اشرافی

ارستقراطیه


دولت اشرافی

الحکومه الأرستقراطیه

معادل ابجد

از لقب‌های اشرافی انگلیس

919

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری