معنی از مذاهب اهل سنت
حل جدول
لغت نامه دهخدا
مذاهب. [م َ هَِ] (ع اِ) ج ِ مَذْهَب. رجوع به مذهب شود: در این که گفتم معما و تأویل نیست به هیچ مذهب از مذاهب که استعمال رخصت می کند. (تاریخ بیهقی ص 318). کسی را در اختلاف مذاهب و تنازع مناصب مجال نماند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 436).
- مذاهب اربعه، مذهب های چهارگانه ٔ اهل سنت که عبارت است از حنفی، شافعی، حنبلی و مالکی.
اهل سنت
اهل سنت. [اَ ل ِ س ُن ْ ن َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) سنیان. اهل تسنن. رجوع به تاریخ سیستان صص 191- 193 و مزدیسنا ص 289 و ضحی الاسلام و فهرست آن و رجوع به سنی شود.
تاریخ مذاهب
تاریخ مذاهب. [خ ِ م َ هَِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) تاریخی که از مذاهب مختلف بحث کند. رجوع به تاریخ ادیان شود.
سنت
سنت. [س ِ] (اِ) یک قسمت از صد قسمت واحد پول امریکا، و صد سنت برابر یک دلار است.
فرهنگ فارسی هوشیار
روش ها، دین ها (اسم) جمع مذهب طریقه ها روشها، شعبه های دینی: در آنجا ازاغلب مذاهب مردم بودند، دینها ادیان.
فرهنگ فارسی آزاد
مذاهب اَربَعَه، منظور چهار مذهب بزرگ اهل سنت می باشد که عبارتند از حَنَفِی، شافِعی، مالِکی، حَنبَلی،
اهل سنت
اَهْلِ سُنَّت، بذیل کلمه سُنِیّ مراجعه شود
مذاهب
مَذاهِب، مَذهَب ها (به معانی مذهب توجه شود)،
فرهنگ معین
جمع مذهب.، دین ها و آیین ها، روش ها، طریقه ها. [خوانش: (مَ هِ) [ع.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
مَذهب
مترادف و متضاد زبان فارسی
مذهبها، ادیان، آیینها، شرایع، نحلهها، طریقتها، کیشها، روشها، طریقهها
معادل ابجد
1302