معنی از نظام‌های حکومتی

حل جدول

از نظام‌های حکومتی

ریاستی


حکومتی

منسوب به حکومت، درباری، دولتی


قلعه حکومتی

ارگ، ارک

ارگ


والی حکومتی

استاندار


تخت حکومتی

سریر


بنای حکومتی

ارگ


تنش حکومتی

بحران


دستگاه حکومتی

مجموعه‌ای از نهادها و سازمان‌های دارای کنش متقابل که دولت ازطریق آنها قدرت خود را اعمال می‌کند.


نوعی نظام حکومتی

نازیسم


یک نظام حکومتی

ریاستی

لغت نامه دهخدا

حکومتی

حکومتی. [ح ُ م َ] (ص نسبی) منسوب به حکومت. || فرمانداری. استانداری. دارالحکومه. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ فارسی هوشیار

حکومتی

‎ فرمانداری، استانداری (صفت) منسوب و مربوط بحکومت، فرمانداری استانداری دار الحکومه.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

حکومتی

درباری

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

از نظام‌های حکومتی

1499

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری