معنی اساسنامه
فرهنگ واژههای فارسی سره
بنیادنامه
کلمات بیگانه به فارسی
بنیادنامه
فارسی به انگلیسی
Charter, Constitution
فرهنگ عمید
قوانین و شرایطی برای تشکیل شرکت یا حزب،
حل جدول
مجموعه مقدراتی که برای گردش کار یک نهاد تنظیم شده است
مجموعه مقرراتی که برای گردش کار یک نهاد تنظیم شده است
قانونی برای اداره یک انجمن
اساسنامه
مجموعه مقدراتی که برای گردش کار یک نهاد تنظیم شده است
اساسنامه
مجموعه مقرراتی که برای گردش کار یک نهاد تنظیم شده است
اساسنامه
فارسی به عربی
قانون
فرهنگ فارسی هوشیار
بنیادنامه
انگلیسی به فارسی
اساسنامه شرکت، اساسنامه انجمن
statute
اساسنامه
Articles Of Association
اساسنامه
Bylaws
اساسنامه
memorandum of association
اساسنامه شرکت
معادل ابجد
218