معنی اسامی بازیگران سریال بوی باران

حل جدول

اسامی بازیگران سریال بوی باران

رضا کیانیان، رویا نونهالی، نرگس محمدی، سید مهرداد ضیایی، مهدی سلوکی، حمیرا ریاضی، ساناز سعیدی، شهرزاد کمال زاده، آزیتا ترکاشوند، سپیده خداوردی، محمدرضا هاشمی، شاداب شهابی، معصومه احمدزاده، فخر الدین صدیق شریف، رحمان باقریان، مهوش صبرکن، مصعومه آقاجانی، احسان امانی، مرتضی کاظمی، شیوا خنیاگر، شمسی فضل اللهی، مریم کاویانی، وحید نفر، سعید رضایی، بهزاد داوری، مهسا هاشمی، سیما مطلبی


اسامی بازیگران سریال مینو

عباس غزالی، سیاوش طهمورث، محمود پاک‌نیت، پروانه معصومی، سلمان فرخنده، مهدیه نساج، مالک سراج، شیوا ابراهیمی


اسامی بازیگران سریال دلدار

محمدرضا غفاری، الناز حبیبی، حسام محمودی، سوگل خلیق، نیما رییسی، مهران نائل، پیمان مقدمی، سجاد دیرمینا با معرفی شادی مختاری و خیام وقارکاشانی، صحرا اسدالهی، وحیداقاپور، موناکرمی با هنرمندی: بهزاد فراهانی، مریم بوبانی، علی اوسیوند، رویا جاویدنیا و کمند امیرسلیمانی و با حضور پریوش نظریه، همایون ارشادی و علیرضا آرا


اسامی بازیگران سریال آچمز

هومن برق‌نورد، امیرحسین رستمی، سید مهرداد ضیایی، مهران رجبی، سارا خوئینی‌ها، بیتا سحرخیز، مهوش صبرکن، پریسا مقتدی، سهند جاهدی، هادی عطایی‌فر، احمدرضا اسعدی، مونا اسکندری


بازیگر خانم سریال بوی باران

مونا فرجاد


اسامی بازیگران سریال برادر جان

علی نصیریان، حسن پورشیرازی، لعیا زنگنه، حسام منظور، آفرین عبیسی، سعید چنگیزیان، کامران تفتی، سجاد افشاریان، ندا جبرئیلی، نسیم ادبی، مارال فرجاد، شیوا ابراهیمی، محبوبه صادقی و جلیل فرجاد


اسامی بازیگران سریال بانوی عمارت

پانته‌آ پناهی‌ها، علیرضا شجاع نوری، اندیشه فولادوند، غزل شاکری، رامتین خداپناهی، سیروس میمنت، حسام منظور، شبنم فرشاد جو، مینا وحید، نیکی نصیریان، مهتاج نجومی، صالح میرزا آقایی، احسان امانی، محمد فیلی، فریدون سورانی، حسن سرچاهی، احمد یاوری، مریم مؤمن، پاوان افسر، مهری آل آقا، صادق ملک، مجید سعیدی، سعید بحرالعلومی


اسامی بازیگران سریال زوج و فرد

مرجانه گلچین، هدایت هاشمی، یوسف تیموری، مهران غفوریان، اشکان اشتیاق، سپند امیر سلیمانی، شهین تسلیمی، ناهید مسلمی، شیدا خلیق، مهشید ناصری، دلسا ملکی، مهران رجبی، کریم قربانی


اسامی بازیگران سریال بر سر دوراهی

حمید گودرزی، مهراوه شریفی نیا، میترا حجار، عنایت بخشی، بهنوش بختیاری، افسانه چهره آزاد، بهرنگ علوی، مجید مشیری، شهین تسلیمی، اکبر رحمتی، یلدا قشقایی، شیرین آقاکاشی

لغت نامه دهخدا

اسامی

اسامی. [اَ] (ع اِ) ج ِ اسماء. جج ِ اسم. (غیاث اللغات). نامها: حاضران گفتند تفصیل اسامی ایشان بازگوی. (کلیله و دمنه).
اسامی ساکنان کوی او دریک ورق دیدم
در آن دیباچه ٔ دولت حدیث ما نمیگنجد.
امیرحسن دهلوی.

اسامی. [اُ می ی] (ص نسبی) منسوب به أسامهبن زید حب ّ رسول (ص). (انساب سمعانی).


بوی

بوی. (اِ) عطریات. (برهان) (انجمن آرا). عطر و شمیم و عطریات و چیزهای معطر. (ناظم الاطباء). بو. (فرهنگ فارسی معین). این کلمه با کلماتی چون: شب (شب بوی)، سمن (سمن بوی)، غالیه (غالیه بوی)، خوش (خوش بوی)، کافور (کافوربوی)، شیر (شیربوی)، هم (هم بوی)، می (می بوی)، مشک (مشکبوی)، سنبل (سنبل بوی)، یاسمن (یاسمن بوی)، عبیر (عبیربوی)، بد (بدبوی)، بی (بی بوی)، گل (گلبوی)، شاه (شاه بوی)، کم (کم بوی)، پر (پربوی)، نافه (نافه بوی)، غالیه (غالیه بوی)، ترکیب شود:
گبت نادان بوی نیلوفر بیافت
خوبش آمد سوی نیلوفر شتافت.
رودکی.
بوی برآمیخت گل چو عنبر اشهب
بانگ برآوردمرغ با رخ طنبور.
منجیک.
یک لخت خون بچه ٔ تاکم فرست از آنک
هم بوی مشک دارد و هم گونه ٔ عقیق.
عماره.
زمین بود در زیر دیبای چین
پر از درّ خوشاب روی زمین
می و بوی و آواز رامشگران
همه بر سران افسر از گوهران.
فردوسی (از حاشیه ٔ برهان چ معین).
چو شد زیب خسرو چو خرم بهار
بهشتی پر از رنگ و بوی و نگار.
فردوسی.
باد شبگیری بر زلف سیاهش بوزید
طبل عطار شد از بوی، همه لشکرگاه.
فرخی.
تا خوید نباشد برنگ لاله
تا خار نباشد ببوی خیرو.
فرخی.
گفتم که مشک ناب است آن جعد زلف تو
گفتا ببوی و رنگ عزیز است مشک ناب.
عنصری.
مشک باشد لفظ و معنی بوی او
مشک بی بو ای پسر خاکستر است.
ناصرخسرو.
پشت پایی زد خرد را روی تو
رنگ هستی داد جان را بوی تو.
خاقانی.
گلی را که نه رنگ باشد نه بوی
حرام است سودای بلبل بر اوی.
سعدی.
آن گوی معنبر است در جیب
یا بوی دهان عنبرین بوست.
سعدی.
پریرویی و مه پیکر سمن بویی و سیمین بر
عجب کز حسن رویت در جهان غوغا نمی باشد.
سعدی.
- بوی خوش،کنایه از عطر و آنچه بوی خوب دهد. عبیر. عطر. ریّا. (دهار). طیب. طاب. عطر. (منتهی الارب):
پرستار با مجمر و بوی خوش
نظاره بر او دست کرده بکش.
فردوسی.
چو لب را بیاراید از بوی خوش
تو از ریختن آب دستان مکش.
فردوسی.
هم از پیش آن کس که با بوی خوش
همی رفت با مشک صد آبکش.
فردوسی.
|| رایحه. (برهان). بو و رایحه و هر چیزی که دارای رایحه بود. مانند خوشبوی و بدبوی و عنبربوی. (ناظم الاطباء). || طمع. (برهان) (ناظم الاطباء). || امید و آرزو و خواهش. (برهان) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). سراغ و امید و آرزو. (آنندراج).
- به بوی، به امید. به آرزوی:
چه جورها که کشیدند بلبلان از وی
به بوی آنکه دگر نوبهار بازآید.
حافظ.
- بر بوی، به امید:
بر بوی کنار تو شدم غرق و امید است
از موج سرشکم که رساند بکنارم.
حافظ.
صد جوی آب بسته ام از دیده بر کنار
بر بوی تخم مهر که در دل بکارمت.
حافظ.
|| محبت. (برهان) (ناظم الاطباء). || خوی و طبیعت. || بهره و نصیب. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || تلاش. (ناظم الاطباء). رجوع به بو شود.

فرهنگ معین

اسامی

(اَ) [ع.] (اِ.) جِ اسم، نام ها، اسم ها.

فرهنگ عمید

فرهنگ فارسی هوشیار

اسامی

ج اسم، اسمها، نامها

معادل ابجد

اسامی بازیگران سریال بوی باران

976

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری