معنی اسانس

فرهنگ معین

اسانس

(اِ) [فر.] (اِ.) جوهر و عصاره گل هاو گیاهان، عطر مایه (فره).

فرهنگ عمید

اسانس

ماده‌ای معطر به شکل مایع یا روغن فرّار که از بعضی مواد گیاهی یا حیوانی و یا به‌طور مصنوعی گرفته می‌شود: اسانس نعنا،

حل جدول

اسانس

جوهرمایه و عصاره

عصاره و جوهر مایه

جوهر مایه و عصاره

عصاره گیاهی

عطر مایه

فارسی به انگلیسی

اسانس‌

Essence, Flavoring

فارسی به عربی

اسانس

جوهر

فرهنگ فارسی هوشیار

اسانس

شیره مواد گیاهی یاحیوانی مانند اسانس نعناع

معادل ابجد

اسانس

172

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری