معنی استامپ
لغت نامه دهخدا
استامپ. [اِ] (فرانسوی، اِ) مُهر. || آلتی حاوی رنگ یا سیاهی که برای رنگ دادن به مُهر بکار برند:
بر روی میز دفترکی خطکشیده بود
چون لاشه ٔ برآمده ستخوانش از جسد
پهلوی آن دواتی و در جنب آن دوات
پاکت سه چار دانه و استامپ یک عدد.
ادیب الممالک فراهانی.
استامپ. [اِ] (اِخ) (کابینه ٔ...) مجموعه ٔ گراورها و ترسیم ها که بتوسط سلاطین فرانسه گردآوری شده و اکنون در کتابخانه ٔ ملی پاریس مضبوط است.
فرهنگ معین
مُهر، مُهری که روی کاغذ می زنند، جعبه ای کوچک حاوی بالشتک آغشته به جوهر، جوهرگین. (فره). [خوانش: (اِ سْ مْ) [فر.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
قوطی کوچک پَهن برای نگهداری پارچۀ آغشته به جوهر مُهر یا انگشتنگاری، جوهرگین،
مُهر،
حل جدول
مُهر لاستیکى
فارسی به انگلیسی
Ink-Pad
فارسی به عربی
لکمه
فرهنگ فارسی هوشیار
آلتی که حاوی رنگ یا سیاهی که برای رنگ دادنبه مهر به کار برند
فارسی به آلمانی
Faustschlag [noun], Tinteblock (m)
معادل ابجد
504