معنی استانبولی پلو

حل جدول

استانبولی پلو

نوعی پلو


نوعی پلو

استانبولی پلو


پلو

برنج پخته

واژه پیشنهادی

فرهنگ فارسی هوشیار

استانبولی

(صفت) منسوب به استانبول. کالایی که در استانبول سازند و صادر کنند، اهل استانبول از مردم استانبول، ظرفی است آهنی یا ساخته از حلبی به شکل لگن که در آن گل و گچ میریزند.


نثار پلو

شیرین پلو


پلو پزی

‎ عمل پلو پختن طبخ پلو، (اسم) پلوپز خانه


مزعفر پلو

کرکمی پلو

لغت نامه دهخدا

پلو

پلو. [پ ُ ل َ / لُو] (اِ) طعامی است که از برنج کنند و در آن گوشت و کشمش و خرما و مانند آن با ادویه کنند و آن را اقسام است. اگر با یکی از حبوبات مانند عدس و باقلی و لوبیا وماش پخته شده باشد با اضافه ٔ آن کلمه عدس پلو و باقلی پلو و لوبیاپلو و ماش پلو سبزی پلو و آلوبالوپلو و زرشک پلو و هویج پلو و کلم پلو و امثال آن گویند و اگر بی گوشت و چیزهای دیگر باشد بر آن چلو پلاو اطلاق کنند.

پلو. [پ ِ ل ِوْ] (اِخ) رجوع به پالااس شود.

پلو. [پْل ُ / پ ِ ل ُ] (اِخ) مرکز بخشی از ایالت کانتال در شهرستان موریاک دارای 2004 تن سکنه.


سبزی پلو

سبزی پلو. [س َ پ ُل َ / لُو] (اِ مرکب) پلویی که با سبزی پزند. پلو که در آن انواعی از سبزیهای خوردنی بریزند و پزند. نانخورشی است مرکب از برنج و سبزی. || سبزی ِپلو (ترکیب اضافی، اِ مرکب)، سبزی که خاص پلو است. انواعی از سبزی خوردنی که خاصهً در پلو بکار برند.

گویش مازندرانی

پلو

پلو، برنج پخته شده همراه با مخلفات پلویی که در طبخ آن از...


تک پلو

تک پلو


ممیج پلو

ممیج پلو

معادل ابجد

استانبولی پلو

598

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری