معنی استخوان
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
ماده سختی است که در ساختمان بدن مهره داران به کار رفته است و محل اتکای عضلات و مخاط ها ودیگر قسمت های نرم بدن است.استخوان های بدن انسان و دیگر استخوان داران به دو دسته دراز و پهن تقسیم می شوند. در وسط استخوان ماده نرمی قرا [خوانش: (اُ تُ خا) [په.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
(زیستشناسی) هریک از قسمتهای سختی که اسکلت مهرهداران را تشکیل میدهد،
[مجاز] قدرت، محکمی،
(زیستشناسی) [قدیمی] = هسته: گه از نطفهای نیکبختی دهی / گه از استخوانی درختی دهی (نظامی۵: ۷۴۴)، چو خرما به شیرینی اندوده پوست / چو بازش کنی استخوانی در اوست (سعدی۱: ۳۸)،
* استخوان شرمگاهی (عانه): (زیستشناسی) استخوان شرمگاه که جلو استخوان لگن قرار دارد،
* استخوان لامی: (زیستشناسی) استخوانی به شکل «ل» که در ناحیۀ گردن در بالای حنجره قرار دارد،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
استه، عظم، اصل، پایه، نژاد، نسل
فارسی به انگلیسی
Bone, Osteo-
فارسی به عربی
عظم
تعبیر خواب
استخوان را (مال حرام) دانسته - نفایس الفنون
میدانیم که استخوان تشکیل دهنده اسکلت و قوام بدن آدمی و حتی حیوانات بر اسکلت است و لاجرم استخوان. معبران در مورد استخوان عقاید متفاوت دارند ولی غالبا آن را (مال) تعبیر کرده اند یعنی ثروتی که قوام زندگی شما بر آن است. به دارائی و اندوخته خویش متکی هستید و هر چه بیشتر باشد در خواب به صورت استخوان های محکم تر مجسم می شود - منوچهر مطیعی تهرانی
دیدن استخوان به خواب هفت وجه بود. اول: امل و مال، دوم: خویشان، سوم: فرزند، چهارم: قیم خانه، پنجم: مال، ششم: برادران، هفتم: یار و انباز بود. - امام جعفر صادق علیه السلام
اگر بیند کمه استخوان کسی را که شکسته بود می بست، دلیل کند که بزرگی و صنعتهای گوناگون یابد و کردار نیک کند و بعضی از معبران گفته اند: کار بینوائی از او به نوا گردد. - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
استخوان در خواب، مالی بود که مردم بدان معیشت کنند. اگر بیند که استخوان فراگرفت و بر آن استخوان گوشت بود، دلیل بود که بر قدر آن گوشت خیر و مال یابد. اگر بیند که بی گوشت بود، دلیل کند که اندکی خیر بدو رسد. اگر بیند که او به کسی استخوان داد، دلیل که از او بدان کس خیر رسد - محمد بن سیرین
فرهنگ فارسی هوشیار
جسم جامدی که اسکلت آدمی را تشکیل میدهد
فارسی به ایتالیایی
osso
فارسی به آلمانی
Bein (n), Gräte (f), Knochen (m)
معادل ابجد
1118