معنی استقصا
فرهنگ عمید
کوشش، تفحص، و تحقیق کردن در امری،
کوشش تمام کردن در مسئلهای و به نهایت آن رسیدن، بررسی دقیق کردن و امری را به آخر رساندن،
حل جدول
تحقیق و جستجوی کامل
مترادف و متضاد زبان فارسی
پیجویی، تتبع، تفحص، جستار
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) جهد تمام کردن کوشش تمام کردن سعی و کوشش بسیار کردن، طلب نهایت چیزی را کردن، بنهایت رسیدن بر رسیدن پی جویی کردن، (اسم) پی جویی تفحص، سختگیری در محاسبه دقت بسیار در حساب چیزی.
معادل ابجد
652