معنی استیجال

لغت نامه دهخدا

استیجال

استیجال. [اِ] (ع مص) مهلت خواستن. (منتهی الارب). وقفه خواستن. زمان خواستن. (تاج المصادر بیهقی).


استئجال

استئجال. [اِ ت ِءْ] (ع مص) رجوع به استیجال شود.


مستأجل

مستأجل. [م ُ ت َءْ ج ِ](ع ص) نعت فاعلی از مصدر استیجال. مهلت خواهنده.(منتهی الارب)(آنندراج).آنکه مهلت خواهد. رجوع به استئجال و استیجال شود.

حل جدول

استیجال

مهلت خواستن

فرهنگ فارسی هوشیار

استیجال

مهلت گرفتن

معادل ابجد

استیجال

505

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری