معنی اسطوره باشگاه منچستریونایتد
حل جدول
یوردی آلبا
اسطوره سابق منچستریونایتد
وین رونی
ورزشگاه باشگاه منچستریونایتد
اولدترافورد
اسطوره
افسانه، داستان
فارسی به عربی
اسطوره
لغت نامه دهخدا
اسطوره. [اُ رَ] (ع اِ) اسطور. اسطاره. سخن پریشان و بیهوده. سخن باطل. (غیاث). || افسانه. (مهذب الاسماء) (غیاث). ج، اساطیر:
قفل اسطوره ٔ ارسطو را
بر در احسن الملل منهید.
خاقانی.
باشگاه
باشگاه. (اِ مرکب) کلوب. کانون. (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان ایران). محلی خاص اجتماع گروهی از مردم با منظور معین. محل گرد آمدن پیوسته یا متناوب گروهی بر طبق آیین نامه ٔ خاص.
فرهنگ واژههای فارسی سره
افسانه، داستان، استوره
مترادف و متضاد زبان فارسی
افسانه، داستان، قصه،
(متضاد) تاریخ
فرهنگ معین
افسانه، قصه، سخن بیهوده و پریشان، جمع اساطیر. [خوانش: (اُ طُ رِ) [ع.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
قصهها و حکایتهای بازمانده از دوران باستان دربارۀ خدایان، قهرمانان، و به وجود آمدن اشیا و حوادث،
کلمات بیگانه به فارسی
افسانه
فرهنگ فارسی هوشیار
قصه وحکایت
فرهنگ فارسی آزاد
اُسْطُورَه، افسانه، قصه، سخن پریشان (جمع: اَساطِیر)،
فارسی به ایتالیایی
mito
معادل ابجد
1844