معنی اشکاف
لغت نامه دهخدا
اشکاف. [اِ] (اِ) رخنه در جسمی. مخفف لفظ مذکور شکاف اکنون مستعمل است لیکن درپهلوی همان اشکاف با الف بوده است. (فرهنگ نظام).
اشکاف. [اِ] (روسی، اِ) دولاب. گنجه. کُمُد. دولابچه. اشکاب. محفظه. قفسه. کلمه ای روسی است که در این اواخر داخل فارسی گردیده و متداول شده است.
فارسی به انگلیسی
Buffet, Cabinet, Credenza, Wardrobe
فرهنگ معین
(اِ) [روس.] (اِ.) گنجه، قفسه دردار که در آن ظرف، لباس، کتاب و مانند آن را می گذارند.
(اِ) (اِ.) رخنه، شکاف.
فرهنگ عمید
رخنه، چاک، شکاف،
قفسهای دردار داخل دیوار، برای قرار دادن ظرف، پوشاک، کتاب، یا چیزهای دیگر در آن،
حل جدول
فارسی به عربی
خزانه، مقصف
فرهنگ فارسی هوشیار
گنجه، کمد، اشکاب، محفظه، قفسه، دولابجه
فارسی به آلمانی
Büfett (n)
معادل ابجد
402