معنی اضطراری
لغت نامه دهخدا
اضطراری. [اِ طِ] (ص نسبی) منسوب به اضطرار. (ناظم الاطباء). ضروری. رجوع به اضطرار شود.
فرهنگ معین
منسوب به اضطرار، ضروری، الزامی. [خوانش: (~.) [ع - فا.] (ص نسب.)]
حل جدول
فرسماژور
فرهنگ واژههای فارسی سره
نیازین
مترادف و متضاد زبان فارسی
اجباری، الزامی، ضروری، ناچاری
فارسی به انگلیسی
Flying, Instant, Urgent
فرهنگ فارسی هوشیار
ناگزیر (صفت) منسوب به اضطرار، الزامی ضروری.
فارسی به ایتالیایی
emergenza
معادل ابجد
1221