معنی الواط

لغت نامه دهخدا

الواط

الواط. [اَل ْ] (از ع، ص، اِ) در تداول عوام، دارای اعمال زشت. این کلمه که صورت جمع دارد در تداول عامه بیشتر بجای مفرد استعمال شود چنانکه گویند: فلان الواط است، و گاهی نیز اوباش و الواط بصورت ترکیب آرند و معنی جمعی از آن خواهند، و چنان مینماید که جمعی برساخته و منحوت از لوطی باشد و شاید اصل آن الواد است جمع اَلوَد، و الود از مردان آن کس باشد که به عدل نگراید و انقیاد فرمانی نکند یعنی سرکش باشد، و قومی الواد، قومی نافرمان، و عنق الود بمعنی گردنی ستبر باشد. (یادداشت مؤلف). اشخاصی که از کارهای پست مثل شعبده و میمون و بز رقصاندن و امثال آنها روزی میخورند. فارسی زبانان این کلمه را جمع لوطی آورده اند و در فارسی معنی دیگر جز معنی عربی گرفته است. (از فرهنگ نظام). و رجوع به اقرب الموارد و الود و الواد شود.

حل جدول

الواط

لولی


آدم الواط و خوشمزه.

لوده


لولی

الواط


لوده

آدم الواط و خوشمزه.

فرهنگ فارسی هوشیار

الواط

شخص بیمار

فرهنگ معین

الواط

(اَ) (اِ.) جِ لوطی، هرزه، گردنکش.

فرهنگ عمید

الواط

هرزه، لوده، ولگرد، بی‌سروپا، الدنگ،

مترادف و متضاد زبان فارسی

الواط

اوباش، لات، هرزه


اجامر

اراذل، الواط، اوباش، غوغاطلبان، ولگردان


اوباش

اجامر، اراذل، الواط، بی‌سروپا، لات

انگلیسی به فارسی

hellbender

الواط


waggish

الواط


larrikin

الواط

فرهنگ عوامانه

لوده

آدم الواط و خوشمزه را گویند.

معادل ابجد

الواط

47

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری