معنی اماس

حل جدول

اماس

ورم، برآمدگی

آماه، باد، برآمدگی، پف، پیله، تاول، تورم، دمل، نفخ، ورم

فارسی به عربی

اماس

التهاب، توسع، وذمه، وکزه


اماس کردن

انتفاخ


اماس اپاندیس

التهاب الزائده الدودیه


اماس نایژه

التهاب القصبات الهوائیه


اماس کرده

متورم


اماس کبدی

التهاب الکبد


اماس مفصل

التهاب المفاصل


اماس معده

التهاب معوی


اماس ضمیمه روده

التهاب الزائده الدودیه


اماس خشک نای

التهاب الحنجره


دارای اماس کردن

هب

فارسی به آلمانی

اماس

Oedem [noun]


اماس کبدی

Leberentzündung (f)

معادل ابجد

اماس

102

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری