معنی امپراتوری باستانی آسیایی
حل جدول
لیدیه
لیدیا
امپراتوری باستانی آسیایی در ترکیه
لیدیا
پایتخت امپراتوری باستانی لیدیه
سارد
امپراتوری
شاهنشاهی
یوزپلنگ آسیایی
یوزپلنگ ایرانی
یک زیرگونهٔ بهشدّت در معرض خطر انقراض از یوزپلنگ است که اکنون تنها چند ده قلاده از آن در ایران یافت میشود. در حال حاضر این یوز به عنوان نمادی در لباس تیم ملی فوتبال ایران است.
از سال ۱۳۹۰ که پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی شروع شد تعداد اینگونه از ۳۳ قلاده به ۷۵ قلاده رسیده و این نشان دهنده تأثیر این پروژه بودهاست
لغت نامه دهخدا
امپراتوری. [اِ پ ِ] (لاتینی، حامص) شاهنشاهی کردن. || سلطنت و حکومتی که در رأس آن امپراتور قرار دارد. || (اِ) مجموعه ٔ ممالک و نواحیی که تحت سلطنت امپراتور است. شاهنشاهی. || مجموعه ٔ ممالکی که تحت نظر دولتی مقتدر اداره شود. (فرهنگ فارسی معین).
سنگ آسیایی
سنگ آسیایی. [س َ] (حامص مرکب) سنگ آسیا بودن:
تو را بس باد ازین گندم نمایی
مرا زین دعوی سنگ آسیایی.
نظامی.
رجوع به ماده ٔ قبل شود.
باستانی
باستانی. (ص نسبی) قدیم. کهن. عتیق. دیرینه. قدیمی:
بکوه اندرون مانده ای دیر گاهی
بسنگ اندرون بوده ای باستانی.
فرخی.
بدان خانه ٔ باستانی شدم
به هنجار چون آزمایشگری.
منوچهری.
بر آن وزن این شعر گفتم که گفته ست
ابوالشیص اعرابی باستانی.
منوچهری.
دلجویی کن که نیکوان را
دلجویی رسم باستانی است.
خاقانی.
|| معمر. سالخورده.
مترادف و متضاد زبان فارسی
پادشاهی، خلافت، شاهنشاهی
فارسی به عربی
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ معین
(ص نسب.) منسوب به قاره آسیا، اهل قاره آسیا (یکی از پنج قاره کره زمین).
معادل ابجد
1476