معنی ام الخبائث
لغت نامه دهخدا
ام الخبائث. [اُم ْ مُل ْ خ َ ءِ] (ع اِ مرکب) می. (منتهی الارب) (از تاج العروس). می وشراب. (ناظم الاطباء). شراب. (آنندراج):
لیک با ام الخبائث چون طلاقش واقع است
خسروش رجعت نفرماید بفتوای جفا.
خاقانی.
آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند
اشهی لنا و احلی من قبله العذارا.
حافظ.
رجوع به می و شراب و ام الاَّثام شود.
فرهنگ معین
مایه پلیدی ها، مجازاً شراب. [خوانش: (اُ مُّ لْ خَ ئِ) [ع.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
شراب، می،
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
بنیاد پلیدی: می (اسم) مادر پلیدیها، می باده (ماخوذ است از حدیث نبوی: ((الخمرام الخبائث فمن شربها لم تقبل صلاته اربعین یوما. . )) لیک با ام الخبائث چون طلاقش واقع است خسروش رجعت نفرماید بفتوی جفا. (خاقانی) چون سورت ام الخبائث در دماغ قیصر اثرکرده بود و عقل وحیا از دست رفته. . . . ((آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند اشهی لنا واحلی من قبله العذارا (حافظ)
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1175