معنی انب

لغت نامه دهخدا

انب

انب. [اَ ن َ] (اِ) بادنجان. (برهان قاطع) (بحر الجواهر) (ناظم الاطباء). بافراط خوردن آن جذام و صداع و بی خوابی آورد، و بعضی گویند عربی است. (برهان قاطع) (از هفت قلزم) (آنندراج). معرب آن انبج است. (از معرب جوالیقی ص 43 سطر 24). مَغْد. حَیْصَل. حَدَق. و رجوع به بادنجان شود.

حل جدول

انب

بادمجان

فرهنگ فارسی هوشیار

انب

(اسم) بادمجان

معادل ابجد

انب

53

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری