معنی انت
لغت نامه دهخدا
انت. [اَ ت َ] (ع ضمیر) ضمیر مخاطب مذکر، یعنی تو. (ناظم الاطباء). تو مذکر. (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی). تو که مردی. (آنندراج).
انت. [اَ ت ِ] (ع ضمیر) ضمیر مخاطب مؤنث، یعنی تو. (ناظم الاطباء). تو مؤنث. (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی). تو که زنی. (آنندراج).
حل جدول
فرهنگ فارسی آزاد
اَنْتِ، تو (برای مُؤنث)، ضمیر مفرد مخاطب مؤنّث،
اَنْتَ، تو (برای مخاطب مذکر)، ضمیر مفرد مخاطب مذکر،
عربی به فارسی
تو , توبکسی خطاب کردن , یک هزار دلا ر , شما , شمارا
آیه های قرآن
تو فقط انذارکنندهاى، (اگر ایمان نیاورند نگران نباش، وظیفهات را انجام ده.)
فیم انت من ذکراها
تو را با یادآورى این سخن چه کار؟!
فذکر انما انت مذکر
پس تذکّر ده که تو فقط تذکّر دهندهاى!
ذق انک انت العزیز الکریم
(به او گفته مىشود:) بچش که (به پندار خود) بسیار قدرتمند و محترم بودى!
فتول عنهم فما انت بملوم
حال که چنین است از آنها روى بگردان که هرگز در خور ملامت نخواهى بود؛
ما انت بنعمة ربک بمجنون
که به نعمت پروردگارت تو مجنون نیستى،
معادل ابجد
451